ماجرای نیمروز راجع به منافقین بود فکر کنم منظورت شبی که ماه کامل شد بود اونم غمگین نبود شاید من بی احساسم نکنه این فیلمه هم تو همون مایه هاس اگه اره پس برم ببینم
تا دوران راهنمایی علاقه داشتم به آهنگهای غمگین و رمان های سوزناک به جای زار زدن عر میزدم ولی خوشبختانه از سرم افتاد
راجع به اون پیج خودازاری :میخواستم یه چیزی بگم ولی پشیمون شدم بگذریم
بابت دوستت متاسفم و خواهرانه میگم حتما و حتما برو واسه درمان روحت ....ازالان جلوشو بگیری خیلی بهتر از بعد ازدواجه
خب بریم سراغ گزارش امروز:
بسته پستیم (خرید لوازم آرایش )بلاخره رسید
قورباغه# قسمت پنجم تمیز کردن دیوار
شام# اش دوغ
چیزی تا پایان سال نمونده و مجبور شدم چند تا از قورباغه ها رو تو صندوق قایم کنم چون زمان زیادی میبره مثل یادگیری زبان ، طراحی سایت ، طب سنتی و خرید لب تاب و...
فقط میرسم این زخمیارو سرو سامون بدم که تعدادش ۲۰ تاست
خانوما تکلیف قورباغه های زخمی رو روشن کنید ضربه آخر رو تو همین چند روز باقی مونده بزنید نمونه واسه بعد از عیدااااا