سلام یه کاربری بود مامان
خیلی دلم براشون تنگ شده کجا هستن؟
میبینی سرووو جان آدم چه حرصی میخوره!!!
دکتر من گفت چاقیت بعلت مقاومت به انسولینه.دارو داده میخورم و رزیمم که هستم .اگه بگم ۱۰۰٪ رعایت میکنم دروغه اما کلا غذا هام و مقدارش خیلی کم شده.برنج و نون رو خیلی کم کردم.
اما دریغ از ازینکه وزنم تکون بخوره.
این هفته قراره برمپیشش .بگم برام یه آزمایش بنویسه.نگران خودم شدم.
خیلی بد بود الان ۲ سال گذشته ولی هنوزم کابوسشو میبینم😑یا حتی شده مشغول یه کار دیگم یهو ذهنم رفته اونجا و واقعا فکر کردم داره حادثه تکرار میشه .
روز تولدش بود نزدیک یه کافی شاپ بودیم که تصادف کرد هنوزم میترسم اونجا ها برم .
گاهی یادم میره ولی یه وقتایی مثل الان که یادم میاد تا چند وقت حالم بده🤦🏻♀️خدا سر هیچکس نیاره
سلام صبح بخیر🌹
کارهای انجام شده دیروز:
اجاق گاز رو برق انداختم.ظرف حبوبات رو خالی کردم،شستم و گذاشتم سرجاش،فر رو تمیز کردم،کابینت ظرفشویی رو مرتب کردم،سیفون رو شستم،رفتم خونه مادرم،برگشتنی هم خرید کردم.یه سبد گل دارم که گل هاش رو دراوردم،شستم و خشک کردم.جای گذاری کردم
بیداری ۸
کارهای امروز:
تمیز کردن داخل یخچال 😶
شستن روکش ماشین ظرفشویی و لباسشویی😶
مرتب کردن یه کابینت🥴
جا به جایی خرید ها😁
مرتب کردن میز غذا خوری (کلی ظرف شستم دیروز که چیدم رو میز)😭
انجام یه تکلیف و بارگذاری 🥴
کلی هم کلاس دارم😭
ناهار دارم😊
شام(الویه)بزارم.😍
روتین خونه 🥺
🥱🥱🥱🥱🥱🥱🥱
سلام سلام خوشگل خانوم. این روزا بیشتر گوشی دست پسرمه و خودمم بشدت مشغول یه سری کارا شدم.ممنونم که به فکرم بودی عزیز دلم. هر روز بیادتم و برای مهربونیات دعا میکنم. هروقت صبح ها موفق بشم دعای عهد بخونم یادت میوفتم چون از شما یاد گرفتم و حسابی بهم حس خوب میکنه.امیدوارم بزودی به بچه های تاپیک بپیوندم. دوستت دارم و برات آرزوی دنیایی پر از آرامش دارم.❤💙💚💜🧡💛❤💚💙💜🧡💛💚❤💙💜🧡💛
سلام خانومای پر انرژی و با سلیقه😍
من از سفر برگشتممم
دیگه انشالله از فردا میام با یه گزارش طوولانی و کلی قروباغه و تمساح و اژدهای قورت داده 😁😂چوون خیلی کار دارم باید شروع کنم تمیز کردن خونه ک کلی هم کثیفه چون تقزیبا سه هفته نبودیم
امیدوارم بتونم با دوتا فسقلی تمومش کنم
ولی ننیدونم از کجا شروع کنم
اتاق خواب ها
حال
آشپز خونه.!!
هر سه تاشون خونه تکونی حسابی میخان
پیشنهادی راهنمایی چیزی داشتین بهم بگین ممنون میشم
شبتون پر ستاره
ماجرای نیمروز راجع به منافقین بود فکر کنم منظورت شبی که ماه کامل شد بود اونم غمگین نبود شاید من بی احساسم نکنه این فیلمه هم تو همون مایه هاس اگه اره پس برم ببینم
تا دوران راهنمایی علاقه داشتم به آهنگهای غمگین و رمان های سوزناک به جای زار زدن عر میزدم ولی خوشبختانه از سرم افتاد
راجع به اون پیج خودازاری :میخواستم یه چیزی بگم ولی پشیمون شدم بگذریم
بابت دوستت متاسفم و خواهرانه میگم حتما و حتما برو واسه درمان روحت ....ازالان جلوشو بگیری خیلی بهتر از بعد ازدواجه
خب بریم سراغ گزارش امروز:
بسته پستیم (خرید لوازم آرایش )بلاخره رسید
قورباغه# قسمت پنجم تمیز کردن دیوار
شام# اش دوغ
چیزی تا پایان سال نمونده و مجبور شدم چند تا از قورباغه ها رو تو صندوق قایم کنم چون زمان زیادی میبره مثل یادگیری زبان ، طراحی سایت ، طب سنتی و خرید لب تاب و...
فقط میرسم این زخمیارو سرو سامون بدم که تعدادش ۲۰ تاست
خانوما تکلیف قورباغه های زخمی رو روشن کنید ضربه آخر رو تو همین چند روز باقی مونده بزنید نمونه واسه بعد از عیدااااا
سلام شبتون بخیر
امروز صبح ۴ ساعت کلاس داشتم . ۴ ساعت هم درس خوندم برای امتحان چهارشنبم
برای ناهار تن ماهی و سبزی پلو ختم .
بعد اومدم سرکار . اینجا هم یه ساعت زبان خوندم یه ساعت کتاب غیر درسی ای که الان دارم میخونم .گروه رفع اشکال رو چک کردم و جواب دادم . برای سرکار هم کتابا رو مرتب کردم و یکی ۲ تا کتاب جدید سفارس دادم . یه چند روز دیگه بیشتر اینجا نیستم 😁 دارم سعی میکنم مرتب و منظم تحویلشون بدم که بعد که رفتم دلشون برام تنگ شه😎
تا ۱۰ دقیقه ی دیگه میرم خونه بعد از شام هم دوباره درس میخونم ۲ ساعت و دیگه میخوابم.
ظهر مامانم تعریف میکرد که زمانی که دانشجوی کارشناسی بود دانشگاه ۲ تا کارنامه ی چاپی بهشون میداده (سال ۷۲ یا ۷۳ کنکور داده )یکی رو میداده دست دانشجوها . یکی رو هم ارسال میکرده دم خونشون که مثلا خانواده ها ببینن😂
بعد مامانم وسط دوران تحصیلش ازدواج کرده و دیگه اون کارنامه دومیه رو هم دم خونه ی خودش میفرستادن😂
داشتم فکر میکردم که چقدرررررررر خوبه که الان اینجوری نیست😂قشنگ میتونم قیافه ی مامانمو تصور کنم . کارناممو میگرفت دستش .زیر چشمی نگام میکرد 😂بعد میگفت خیر سرم دختر بزرگ کردم . برای من اخلاق میشه ۱۳ و نیم . بعد میشست رو زمین با دست میزد تو سرش که مگه من از تو چی خواستمممممممممممم . یه اخلاق داشته باشی برای من کافیه . اخه ۱۳ و نیممممممم ( با لحن مادربزرگا وقتی حرص میخورن بخونین 😐)
بعد تا من میومدم بهش توضیح میدادم این اسم یه درسه اونی نیست که تو فکر میکنی با دمپایی دنبالم میکرد😆
خلاصه که قدر تکنولوژیو بدونین😂
شبتون بخیر . فرداتون قشنگ
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
