2777
2789
عنوان

*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

| مشاهده متن کامل بحث + 2182396 بازدید | 92421 پست
سلام . شبتون بخیر . امروز ۵ بیدار شدم . نماز صبح و دعای عهد خونده شد . چایی دم کردم و صبحانه خوردم& ...

من این کتاب رو خوندم بسیار بسیار باهاش غصه خوردم اصلا تا یک ماه حال بدی داشتم نمیدونم چرا هرچندوقت یه بار یه فلش بک میاد تو ذهنم.نمیدونستم فیلم اش هم هست


ستارگان بخت ما👌👌👌 چه خوب که هر روز دعای عهد میخونی منم دانشجو بودم هر روز میخوندم ولی عادتم رفت ...

دعای عهد با صدای اقای فرهمند خیلی قشنگه

البته هیچ وقت ۴۰ روز پشت سر هم نشده به خاطر عادت ماهیانه ولی احساس خوبی بهم میده خوندنش


چشم شما هم به یاد من باشین .محتاجم به دعا🥰

ساصبرُ حتی یعجز الصبرُ عن صبری...ساصبرُ حتی یاذنُ الرحمنَ فی امری...ساصبرُ حتی تذوبُ الجبالَ من صبری...ساصبرُ حتی یعلمُ الصبرَ انّی صبرتُ علی شئ امرُّ من الصبرِ..!

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من این کتاب رو خوندم بسیار بسیار باهاش غصه خوردم اصلا تا یک ماه حال بدی داشتم نمیدونم چرا هرچندوقت ی ...

اسم فیلمش the fault in our stars

به فارسی به بخت پریشان یا خطای ستارگان بخت ما ترجمه شده . ولی کتابی که ازش چاپ شده نحسی ستارگان بخت ماست .

فیلمشم خیلی بد بود کتابشو نخوندم 😪 ولی اینقدر گریه کردم با فیلمش هنوزم سر درد دارم

ساصبرُ حتی یعجز الصبرُ عن صبری...ساصبرُ حتی یاذنُ الرحمنَ فی امری...ساصبرُ حتی تذوبُ الجبالَ من صبری...ساصبرُ حتی یعلمُ الصبرَ انّی صبرتُ علی شئ امرُّ من الصبرِ..!

سلام خانوما

گزارش امروز:

قورباغه# قسمت چهارم تمیز کردن دیوار_شامپو زدن به فرش ۶متری اشپزخونه

ظرفاروشستم جمع کردم 

تمیز کردن سرامیک های اشپزخونه

لباسای مشکی شسته و پهن شد

شام کباب لقمه


دياناهستم هر چه تبر زدی مرا زخم نشد !! جوانه شد  هرکجای ایرانی مراقب خودت باش .....
ساعتو دور بذارین از خودتون که مجبور شید بلند شین. آلارمی برای گوشیتون نصب کنین که یه کاری کنه هوشیا ...

بازم دعواااااااااا  



ریحان اعصابت خورد نمیشه اینجوری ؟؟؟؟من اگه با این زنگ خور بیدار بشم تبدیل میشم به بداخلاق ترین آدم روی زمین و تا شب سردرد ولم نمیکنه بعد از بیداری اهنگاهای پر انرژی گوش میدم ولی واسه زنگ خور نه   



راستی چه اصراریه وقتی با دیدن فیلمش کلی گریه کردی و سردرد گرفتی ....قراره کتابشم بخونی!!!!!نکن خواهرم به خودت رحم کن.....

@سرووووو باشما هم هستما نگو که قصد داری فیلمشو ببینی ؟؟؟؟ یادته بهم ریخته بودی

دياناهستم هر چه تبر زدی مرا زخم نشد !! جوانه شد  هرکجای ایرانی مراقب خودت باش .....

سلام 

شبتون بخیر

امروز صبح بعد صبحانه و جمع آوری تخت 

(جمع آوری رختخواب بچه ها رو گذاشتم بعهده خودشون)

رفتم پیاده روی حدود۱ساعت و اومدم و یکم هم تو خونه ورزشیدم.

موهامو رنگ کردم.و حمام رفتم

مایکروفر رو تمیز کردم.

روی کانتر رو خلوت کردم

سرویسها رو شستم و ضدعفونی و جرمگیری کردم.

یکم کتاب خوندم.

به درس پسرم رسیدم.

ناهار داشتیم خوردیم.

یه استراحت۲۰ دقیقه ای و کلاس شاد 

بعدش دوباره پیاده روی تقریبا یکساعت و خرید کتاب بر ای پسرم.

شام درست کردم

ظرفها رو شستم.

پیراشکی درست کردم.

کلاس زبان پسرجان برگزار شد.

الانم نشستم استراححت کنم و بقیه امور برسم.


این نیز بگذرد...                                                       
بازم دعواااااااااا     ریحان اعصابت خورد نمیشه اینجوری ؟؟؟؟من اگه با این زنگ خور بی ...


😂😂😂نه دیگه عادت کردم . اوایلم بد اخلاق نمیشدم فقط همون لحظه یه سکته ی ریز میکردم😂 اهنگه خیلی هیجانش بالاست به عنوان زنگ گوشی

البته حقیقتا دیگه الان با زنگ بیدار نمیشم . اوایل اینجوری میکردم ‌. الان یه زنگ عادی دارم و بدون اون هم خود به خود ساعت ۴ و نیم حداکثر ۶ بیدار میشم



فیلم غمگین ولی خیلی قشنگی بود . مثل فیلم ماجرای نیم روز که خیلی غمگین بود ولی اینقدر قشنگ بود اگه بازم بذارن میبینم . بعدشم کلی رفتم در مورد ریگی و اینا خوندم :/

ولی در کل قبول دارم یه حس خود آزاری خفیفی تو وجودم هست :/ البته الان خیلییییی خوب شدم

پارسال حول و حوش مهر و آبان افسردگی شدیدی داشتم . به طوری که بزرگترین تفریحم این بود که میرفتم تو اینستا یه پیجی بود برای مادرایی که فرزندشون به هر دلیلی فوت کرده بودن . میشستم برای بچه ها زار میزدما :/

البته مرگ دوستم هم بی تاثیر نبود . خیلی سخته جفتمون کنار هم بودیم یهو یه ماشین اومد . مویی از من رد شد اون در جا تموم کرد ‌. شاید الان جاش بودم ...

دوباره آبان بیماری پدربزرگم رو متوجه شدیم ( سرطان گرید ۴داشت ) و ماجرای قطع امید دکترا ازش که همون اول گفتن خیلی قوی باشه میتونه ۶ ماه دووم بیاره . تازه اون موقع شروع کردم به خوندن در مورد مرگ . خیلی اروم شدم . هم دیگه از خبر مرگ کسی اون قدر ناراحت نمیشدم هم دیگه نمیرفتم تو اون پیجای خود آزاری😂

اتفاقات خیلی دلچسبی برام نیفتاده حقیقتا . حتی الان هم قبول دارم ادم سالمی نیستم چه از نظر جسمی چه روحی و نیاز به روان تراپی جدی دارم . ولی ازین که مرگ و همیشه جلوی چشمم میبینم راضیم . باعث بالا بردن کیفیت زندگیم شده

ساصبرُ حتی یعجز الصبرُ عن صبری...ساصبرُ حتی یاذنُ الرحمنَ فی امری...ساصبرُ حتی تذوبُ الجبالَ من صبری...ساصبرُ حتی یعلمُ الصبرَ انّی صبرتُ علی شئ امرُّ من الصبرِ..!

سلام خانما من همیشه خواننده خاموش بودم از این به بعد میخوام بهتون ملحق بشم گزارش بدم .

صبح ک بیدارشدیم بعد از جمع کردن رخت خواب ها خورده ریزه های زمین صبحونه رفتم بالکن و حیاط جارو زدم بعد اومدم نهار گزاشتم ظرف ها رو شستم بعدشم جارو برقی کشیدم یکم استراحت کردم ک تو تایم استراحت کتابمو تموم کردم بعدشم به گل ها اب دادم و گردگیری بعدشم همسرم اومد ناهار خوردیم جمع کردم پسرمو خوابوندم یه ساعتی ورزش کردم بعدش پسرم پاشد یه سر پیاده روی رفتیم بیرون بعدشم اومدم شام اماده کردم یه کم نت رفتم شام خوردیم همسرم ظرف هارو شست حموم رفتم پسرمم بردم الانم نت هستم و دمنوش 

میشه لطفا برام صلوات بفرستین  ممنونتون میشم

سلام مهربونا

امروز متاسفانه برای نماز خواب موندم.

ساعت 7بیدارشدم قضا نمازمو خوندم تا یکم کمتر عذاب وجدان شم بعدش ی سر رفتم سراغ کیسه جاروبرقی خالیش کردم و شستمش .بعد صبحانه آماده کردم و خوردیم ظرفاشو شستم.

حیاط جارو کردم. سرویس شستم . گاز و تمیز کردم تقریبا حسابی. 

کلاس داشتم ساعت8 منتظرشدم تا 8ونیم که کلاس برگزار نشد 

کیسه جاروبرقی خشک شده بود گذاشتم داخلش و شروع کردم به جارو کردن.آشپزخونه.هال .پذیرایی و اتاق بچه ها  .

ساعت 10 باز کلاس داشتم تا 12.

ساعت 12 پسری رو نشوندم برای درس و املا گرفتم ازش و.....امروز خیلی بهتر شده بودولی نمیدونم من چم شده بود که حسابی سرش داد زدم کلا اعصابم خورد بود فکرکنم به خاطر پریدیام باشه که چند روز تاخیر داشتن .

نهار ماکارونی درست کردم خوردیم ،ظرفاشو شستم.رفتم دوش گرفتم و نماز.

 نیم ساعت از کلاس ساعت14 جاموندم خداروشکر کلاس ساعت15 تموم شد بعدشم یکم نت گردی و گلدوزی و شام آماده کردم و مامانم اینا اومدن و با اونا نشستم و یه فیلم دیدیم .

بعد شام خوردیم وظرفارو به کمک همسرجان شستم ونماز و سوره ی ملک و مسواک و گزارش وخواب.

شب خوش التماس دعا 

🖤🖤🖤🖤
سلام سلام  گزارش امروز  اول قورباغه ها رو بگم  🐸مرتب کردن کشوهای میز 🐸مرتب کردن ...

سلام خوبین ؟ چند وقته پیداتون نیست😅

ساصبرُ حتی یعجز الصبرُ عن صبری...ساصبرُ حتی یاذنُ الرحمنَ فی امری...ساصبرُ حتی تذوبُ الجبالَ من صبری...ساصبرُ حتی یعلمُ الصبرَ انّی صبرتُ علی شئ امرُّ من الصبرِ..!
دعای عهد با صدای اقای فرهمند خیلی قشنگه البته هیچ وقت ۴۰ روز پشت سر هم نشده به خاطر عادت ماهیانه ول ...

سلام صبحت بخیر عزیزم.اره واقعا صدای اقای فرهمند یه گیرایی خاصی داره،یادش بخیر زمان دانشجویی یه مدتی با اتوبوس میرفتم دانشگاه هندزفری میزاشتم و گوش میدادم به صداشون.

روز های عادت ماهیانه هم میشه دعای عهد رو بخونی فکر کنم مثلا میتونی اگر برای وقت نماز صبح بیدار نمیشی بعد از صبحانه یا ناهارت بخونی.

پس یه کم دیگه پز بدم😁الان که واقعا دیدنی شدن، 😍همه شون گل دادن 🤗

سلام 

وای اذر بانو من عاشق خونه های با گل و گیاهم ،عاشق رسیدگی به گل و دست زدن به برگ های قشنگشونم.خیلی خدا رو بابت این نعمتش شکر کنید که همچین خونه ی  با طراوتی دارید.متاسفانه امسال همه ی گل های من خراب شد.یکی به خاطر کمبود نور چون متاسفانه جلوی خونه ی من یه ساختمون بلنده و کلا نور افتاب ندارم و یکی هم به خاطر این که وقتی نبودم خونه همسر جان بهشون آب نداده بود!الان هم که فعلا با این کوچولوم وقت نمیکنم برم خرید گل.آذر بانو به جای من حتما کنار گل های قشنگتون یه چایی دبش بخورین 😊🥰

پس یه کم دیگه پز بدم😁الان که واقعا دیدنی شدن، 😍همه شون گل دادن 🤗

دیگه واقعا دیدنی شدن🤩😍

من این روزا زیاد میرم پیاده روی.

انقدر ذوق میکنم همه درختا دارن جوونه مییزنن و شکوفه میدن.

دوتا درخت نحیف و لاغر تو حیاطمون داریم یکی سیب یکی آلبالو .فکر کنم خبر بهار بهشون نرسیده.تقریبا هیچ خبری از جوونه و شکوفه نیست.

طبیعیه یا باید براشون کاری کنم؟

این نیز بگذرد...                                                       

گزارش روزانه

سلام و صبح بخیر امیدوارم روزی پرکار و بانشاط داشته باشید

دیروز بعد از نماز صبح دعا و زیارت روز رو به مدت ده دقیقه خوندم.بعدش خوابیدم و متاسفانه خواب موندم یک ساعت بعد وقتم به صبحانه و غذای بچه و روتین روزانه گرم شد و یکم از کار های خونه تکونی آشپز خونه رو انجام دادم .خدااااروشکر تونستم یه گردگیری و جاروبرقی سطحی هم انجام بدم و اتاق رو هم مرتب کنم.شب هم بابام و خواهرم اومدن بهم سر زدن که خیلی خوب بود چون بابام عادت نداره زیاد بیاد خونمون همش دوست داره من سر بزنم.در کل از کار های دیروزم راضیم ولی خودم خیلی روز سختی رو داشتم و از لحاظ روحی خیلی اذیت شدم.دخترم از صبح فقط  توبغل راه رفتن یا بازی میخواست و همش یا گریه میکرد و جیغ میزد یا بهونه داشت واقعا دیگه کم اوردم،هنگام کار کردن همش براش شعر میخوندم و دالی بازی و... میکردم تا اروم باشه و بزاره کارام رو بکنم.خیلی عذاب وجدان دارم یه جا یهو عصبانی شدم و با صدای بلند بهش گفتم" بسه دیگه چقد بهونه میگیری دستام درد گرفته از بس بلندت کردم بس کن دیگه"البته همون موقع پشیمون شدم و کلی بغلش کردم و بوسش کردم ولی خیلی حس بدی گرفتم از خودم حس کردم مادر خوبی نیستم و چقدر ادم سطح پایینی ام.😑 پوف.... همیشه با ذکر یا نفس عمیق کشیدن و... سعی میکنم عصبانیتمو کنترل کنم ولی دیروز هیچ کدومشون رو انجام ندادم و واقعا هم خیلی حلما اذیت کن بود!با باباش هم یکم سر سنگینم و این هم روی همه ی حس هام تاثیر گذاشته چون خیلی دوستش دارم و عادت ندارم به این که با هم اینجوری باشیم ولی خب به صلاح خونس که یکم با سر سنگینی رفتارش رو کنترل کنم.پوف.... در کل دعام کنید مغزم در حال از هم پاشیدنه فعلا😅 دعا کنید خدا به من و هرکی در این موقعیت هاست صبر و تدبیر بده دوستان عزیزم .

بازم دعواااااااااا     ریحان اعصابت خورد نمیشه اینجوری ؟؟؟؟من اگه با این زنگ خور بی ...

نه الان که این روزها فقط دلم میخواد فرصت پیدا کنم بخوابم😉

اونقدری که کتاب دوست دارم هیچ وقت طرفدار فیلم نبودم.

ولی کلا این روزها الکی وقتم پرشده 

میرسم خونه فقط دلم میخواد بخوابم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

دلم میخواد

simim68 | 1 دقیقه پیش
2791
2779
2792