2777
2789
عنوان

«شعر ٢»

| مشاهده متن کامل بحث + 18212 بازدید | 2686 پست
زندگی ی جاده شلوغ و من تنهایی وایستادم انتهای جاده 

گزینه ها روی میزن انتخاب با خود توئه
اونیو بردار که منم خوش باشم توش
یکی که شادت کنه
همه گزینه هاتو خط بزن
بگو فقط میشم مال خودت
بگو که این شیطون داغون
بعد چند وقت عاشق شده

I would love to be kind to me, i saw with all kindness

ر گذر زمان
آرام آرام
اما قرص و محکم

از بیابان هاي سنگلاخ
با اندکی آب بر دوش
خسته اما امیدوار

ثانیه ها و لحظه ها
چون حلقه هاي زنجیر
می گذرند از پی هم

ولی میدانستم و مطمعن بودم
آن طرف این کوههای سخت و سرد

آن طرف این زخم هاي پر از درد
دشتی پر از سرسبزی و گل خواهد بود

روزگارانی خوش و خرم …

پس نفس نفس زنان
بی هیچ وقفه اي
با دلی سرشار از امید
قدم هایم را بر می دارم
و می دانم زیرپایم سفت است
و می دانم زیر پایم سفت است

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

آنقدر ذهنم را درگیر خودت کرده ای …

که دیگر حتی نمیتوانم مضمون تازه ای پیدا کنم

حالا حق میدهی

در شعرهایم

به همین سادگی بگویم

” دوستت دارم ” ؟

در پی یافتن مرهم عشقم...ورنه منه دیوانه عاشق چه به داروسازی ♥️M♥️

♥امشب به دور از تمام دغدغه ها با من باش

بگذار آغوشت دوباره

…….

بهشت را از من برهاند

بهشت آغوشت را با هیچ بهشت دیگرے عوض نمیڪنم

وقتے ڪه آغوشت

تمام غم هایم را به فراموشے مے سپارد ♥♥♥

دستت را بـہ من بدہ

تا بگیرم

نبض اضطرابت را

تا آرام ڪنم

پریشانے احوالت را…

با من باش

و ؋ـراموش ڪن

غم از دست دادن دیروزت را…

آیندہ دستان من و توست

وقتے در هم گرہ خوردہ اند….

♥لحن لبهایت

چه استادانه میشڪند

همهمۀ سڪوتم را همیشه

و من چه نا آگاهانه

تـــو را با واژه هاے پر سرو

مے نویسم

وقتے از تــــو مے سُرایم

ڪلمات در برابر چشمانم مے رقصند

در شعر من حضورت

موسیقے لطیفے ست ڪه جهانم را مے نوازد…

شڪ نڪن فقط تـــو ♥

من عاشقانه دوستش دارم ..... و او من را عاقلانه طرد میکند .. منطق او حتی از حماقت من هم  احمق ...


عـــشـــق نــه درمــونـــه و نـــه بــیــمــاریـه

 درد پـنـهونـیـــه کـــه بــدجـــوری دوســش داریــه

دشــمــن جــونتـــه امـــا دیــدنـش چــه عـالـیـه واســـه بـــی قــراریــات انـــگــاری یــه دلــداریــه


عــشـــــق مـــه جــاده ی کــوهــسـتانـیـه 

لـــذت بــا چشـــم بســـته دیـــدن و رویـــاییــه

هیجـــــان و تــــرس و از دســـت دادنـــو تنهاییــــه                خـــــطر مرگـــــو بـــه جـــون خــریدنــه هـر ثانیــه



در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             

آمدم یادِ تو از دل،

به برونی فِکنم،

دل برون گشت...

ولی یادِ تو با ماست هنوز...!



میگن وقتی سجده میکنی فکر کن سرت رو روی پای خدا گذاشتی از وقتی شنیدم دلم نمیخاد سرمو از سجده بردارم .......

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792