دارم بی تو به خواب می روم
به تو که خنده هایت رنگین ترین رویای من است
بی تو که هوای دستانت خوابم را بهاری می کند
بی تو که چشمکت ستاره های آسمانم را سروده خوان لالایی می کند
دارم بی تو به خواب می روم
بی تو که با داشتنت هیچ وقت گوسفندان داخل ذهنم را نمی شمردم
اما حالا چوپانی شده ام سخت درگیر افکار گله ام
دارم بی تو بی خواب می روم
و بدجوری از این کابوس در بیداری میترسم
از این کابوس که خوابم را سیاه و سفید می کند
از این کابوس که مانند دزدی زیرک خوابم را با خود برده است
و من بی تو اصلا به خواب نمی روم ....
بداهه#