بچه ها ی زنداداش کوچیکم فامیله با زنداداش بزرگم اونوقت زنداداش بزرگم تو مهمونیا که اون میاد کلا رفتارش تغییر میکنه میره فقط پیش اون میشینه و باهم حرف میزنن و و کلا بی محلی میکنن به بقیه ...ولی وقتی کوچیکه نباشه اون یکی صدوهشتاد درجه اخلاقش عوض میشه ..اینم بگم که فوق العاده خبر ببر و بیاره و با خبراش یکسره زنداداش کوچیکمو علیه خانواده شوهر تحریک و میندازش ب جون داداشم.و خودش میشینه کنار ...داداشم خیلی ناراحته که بزرگه میاد و زنش و مشوش میکنه ..ب نظرتون چجور باید برخورد کرد ؟جالبه نمیترسه حرفاش ب گوش بقیه بترسه...
اینم بگما زنداداش بزرگه میاد خونه من بد خواهرمو به من میگه تو خوبی باز میره خونه اون خواهرم بد منو میگه به اون میگه تو خوبی به جاریش بد ماها رو میگه کلا نمدونم چرا اینجوره؟😟😟
دقیقا جاری کوچیکه من... زا اینطور افراد هیچکار نمیشه کرد... چون سروزبون دارن و پیش همه حرف میزنن... من کلا با جاریم قطع ارتباط کردم... همسرم ب خانوادش تذکر داد همینطور ب جاریم... ولی خب چون واسه اونام خبر میبرد بدشون نمیومد باهاش در ارتباط باشن
خوب کاری کرد شوهرت...من داداشم به اون داداشم ز زد گفته زن تو چرا خبر میاره بعد زنداداشم گفته خوب میک ...
ببین گلم... اون عروس خطاکار باید بایکوت بشه از طرف خانوادتون و درسکوت خبری قرار بگیره... چیزای مهمو بهش نگید... بی محلی کنید... این چیزا بخاطر کمبود هست و میخوان جلب توجه کنن و اینکه اگر خبری برد یا اورد با اونطرف رودر رو کنید تا رسما ضایع بشه