دیدم همچین آدمهایی رو
خواهرشوهر من همینه
اما الان سالیان ساله دست از سرم برداشته
حتی تو فوت پدرشوهرم سلامش نکردم
دلش میخواد آشتی کنه اما من نمیکنم
تازه با دخترم چایی برام میفرسته
چایی رو میخورم و اما آشتی نمیکنم
چون میخوام دیگه رو ندم
برای عروس خودش خوب شده
با ما همه جا میومد اما با عروس و پسر خودش نه
میخواست پسرش اذیت نشه
اما من دیگه رو نمیدم
اما باید با استفاده از شوهرت کارها رو درست کنی