وای بچه ها به دادم برسین اعصابم خرابه آبروم رفت قضیه از این قراره که چهارشنبه یه اتفاق خیلی بد افتاد من خیلی ناراحت بودم ما یه آشنایی داریم بیشتر با مارفت آمد دارن تا خانواده شوهرم ایشون از قضیه خبر دارشده بود به اون یکی خواهر شوهرم کهه خونشون یه شهر دیکس زنگ زده بود منم خیلی بدم اومد از این کارش که جرا زنگ زده رفتم خونه مادرشوهرم دیدم داره با این یکی خواهرشوهررمم حرف میزنه خیلی اعصابم خورد شد که این داره آمار میگیره چندین بار زنگ زد ما هم میخواستیم بریم دادگاه که تا تعطیل نشده کارمون راه بندازیم گوشی از خواهرشوهرم گرفتم سلام گردم گفتم کارداریم میخوایم بریم خداحافظ
الان فهمیدم بنده خدا خواهرسوهرم زنگ زده ازش کمک خواسته ایشونم ناراحت شده که جرا هستی با من اینجوری صحبت کرده حالا من چیکار کنم خیلی خجالت میکشم یه راهکار بدین