مام نمیترسیم. ترسیم نداره
خصوصا منکه دیگه برام از عادی عادی تر شده. چون بچه بودیم اومدیم این خونه. و من میدیمشون. حتی نمیدونستم چین. و جریان چیه. دیگه حالا که از یه ادم برام معمولی تر شدن.
ترس ندارن
اپا تا بخاین سنگینی
نحوست
وای کاش میشد این حجم بدبختی رو بگم
منم متاسفانه تو نوجونی شروع کردم احضار و پرواز روح دادن... ای کاش میدونستم و فهمشو داشتم چه گناه نحس و دامنگیریه. ای کاش همون وقت مرده بودم. ای کاش یه نفر از عواقب کارم گفته بود...
ولی هیچ کدوم از این ای کاشها نجاتم نمیدن.
بیست ساله حسرت یه خواب اروم دارم.
و به اندازه این بیست سال باید بگم تا متوجه شید چی به سر ما اووردن.. و میارن..
خدا برای هیچ کس نخاد برا هیچ کس
سایه شومشون از سر زندگی همه کم بشه