خدا نصیب هیچکس همچین خواهری نکنه

اینجا ازین حرفا نداریم.... تا پای جان باید بریم

بچه داری واقعا سخته من با یکی دارم دیونه میشم دوتا دیگه واقعا طاقت فرساست ولی خب به نظر زیادی پر توقعه لطف زیاد بشه میشه وظیفه بهتر با مادرتون صحبت کنید و به اندازه کمک کنید

شما هیچ وظیفه ای نسبت به ایشون نداری مگر اینکه خودت دلت بخواد یا نخواد کمک کنی خواهرت بسیار پر توقع تشریف داره

خیلی پرو هست، مادرتون بالاخره خیلی که جوون نیست که بتونه هر شب بیدار بمونه آسیب می بینه، من خودم به خواهرم که میگم برای دخترم سیر درست کنه فک می کنم چقد زحمت دادم بهش🤦🏼‍♀️

پس اینهمه زبونو چیکار میکنه؟ 

نمیتونه بگ نوه شماست؟ 

واقعا مسخره ست رفتارش 

قشنگ ترین پست تو نی نی سایت 🤣🤣🤣🤣

خیلی نظرات بعضیا عجیبه آخه پرستار برا خانمی که خانه داره!.خواهر من دوقلو داشت یه هفته خونه مادرم بود بعد رفت شهر محل کارش.تا نه ماه هم مرخصی بود و بعد روال عادی زندگی.منم تو شهر غریب دوتا بچه بزرگ کردم .این سوسول بازیا تو فرهنگ ما جا نداره.خواهرتون رو مادرتون تنبل بار آورده.کارمند که نیست پس تو خونه چیکار میکنه؟؟مادر ما تا یه هفته پیشمون میموند تازه ما کارمند هم هستیم .برام جالب بود برای چی بالای سر بچه بیدار میمونید ؟ اولین بار میشنوم !! چه بچه های لوسی بشن اینا.شما هیچ وظیفه ای نداری بشین به کارای خودت برس 

گلم دعوای خواهری بوده ب دل نگیر انشالله بزرگ شدی ازدواج کردی برات جبران کنه الان شیر میده ضعیف شده روحیه مناسبی نداره

و صد البته شما خیلی خانومی خوشبحال خواهرت ک تو رو داره کمکش میدی

امروز دقیقا سر اینکه من دوساعت شیر دادم و بیخوابی کشیدم و اقاخوابید.بهد من گفتم حالا تو بیدارباش نیم ساعت دعوای شدید شد. تهدید میکنه کار به جاهای باریک میکشه.

من جای شما بودم کلاس کنکور ثبت نام میکردم برنامه درسمم میزد پشت دراتاق تا کسی مزاحمم نشه میگفتم این مراحل کنکور  رو خواهرم هم گذرونده منم دارم میگذرونم حواستون به منم باشه یعنی چی نوبت بچه داری منم میرسه بگو مطمئنم خواهرم که کمک نمیاد متاهله شهر دیگه با بچه هیچ وقت نمیاد خونه من بمونه کمک از طرفی مادم هم تا اون موقع سنش بالا رفته بخوادم نمیتونه مثل الان وقت بزاره(به این نتیجه هم رسیدم اگر هرکاری کردی باید به زبون های مختلف بیان کنی تا بره تو مغز همه بفهمن کمک کردی من یکی از خواهرام بی توقع و خودکار خونه مامانم همه کار میکنه حتی مامانم دیگه اینو جز وظایفش میدونه میگه مگه چی کار کرده ولی اون یکی فقط با زبون و چرب زبونی سالی ی بار ی لیوان جابه جا کنه اینقدر میگه  تو چشم همه هست اینقدر مامانم تعریف میکنه که حالمون بد میشه)

یاد دختر خواهر شوهرم افتادم از موقعی که هفت ماهش بود اومد خونه پدرش تا الان که بچش نزدیک هشت ماهشه یه زبونی هم داره .خواهر شوهرم دوتا دختر مجرد تو خونه داره یکی لباسا بچه رو میشوره یکی غذا آماده میکنه براش خوابیدنم با خواهر شوهرمه  میخوابه میگه بیاین پتو بکشید روم       🤐☺🤐والا تو عمرم همچین چیزی ندیدم حتی بخواد لباس بچه رو عوض کنه صدا خواهراش میکنه لباس بیارید برا بچه🤐🤐🤐

منم همینم همه مسئولیت بچه ام بامنه. اگرم از سوهرم‌بخوام تهدید میکنه. به آخر خط رسیدم. اونوقت خواهرس همیشه آویزونه مامانشه