امروز خواهراش و زنداداشش اومدن خونش وااای نمیدونی ک چقدر شلوغ کردن تازه امتحان هم داشتم وااااای نمیدونی چقدر اذیت شدم تازه اقدامم هستم واسه بارداری اذیت شدم امروز
اومدم بالا امتحان بدم برم پایین ناهار بخورم وقتی داشتم امتحان میدادم وسط امتحان یهو مادرشوهرم زنگ زد و ووووی حالا قطع هم نمیکرد هرچی قطع میکرد دوباره زنگ میزد چند بار زنگ زد تا قطع کرد داشتم بقیه امتحان میدادم اومد درو زد هی صدام میزد رفتم در باز کردم گفتم امتحان دارم چرا درک نداری هی زنگ. میزنی گفت فکر کردم داری دروغ میگی 😕😕شوهرم اومد تو راه پله گفت مامان مگه نگفتم نیا بزار امتحانش بده مادرشوهرم گفت چه حواش داری 🥺اخه من چیکار کنم وسط امتحان گیر داده بود امتحان دادم رفتم پایین میگه چرا لباسی ک ما از مشهد برات خریدیم نپوشیدی🤦♀️🤦♀️🤦♀️آخه چی بگم آخه منی ک امتحان پشت امتحان دارم چیکار کنم به امتحانا نمیرسم بعد بیام ب خودم برسم
میگه آهان حتما دلت نمیخواد لباسی ک ما دادیم بپوشی از سرت هم زیاده😑☺️