2777
2789
عنوان

طلا

1222 بازدید | 81 پست

دوستان من چندسال پیش بعدفوت مامانم طلاهاش خونه عمه ام امانت بود دزداومدبرد اون موقع وضع مالی خودشون خوب نبودالان خداروشکروضعشون خوبه عمه ام به بابام گفته میخوام بخرم بدم بهتون بابام هم میگه اون طلاهامال دخترمه یادگاری مامانشه به خودش بگین الان به نظرم کاردرستی نیست بخوام بگیرم ازشون اونهامقصرنبودن که دزداومده خونشون

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

شما هم‌ همون فکری میکنید که من میکنم؟؟!!

بله بله کااش میتونستم مثل اسی صاف4 و ساده باش

زنی را می شناسم من*که در یک گوشه ی خانه،میان شستن و پختن؛درون آشپزخانه*که می گوید پشیمان است*چرا دل را به او بسته؛کجا او لایق آنست؟*و با خودزیر لب گوید:گریزانم از این خانه*ولی از خود چنین پرسد:چه کس موهای طفلم راپس از من می زند شانه؟!* زنی را می شناسم من که نای رفتنش رفته*قدم هایش همه خسته*دلش در زیر پاهایش*زند فریاد:دگر بسه
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792