2777
2789
عنوان

«شعر۶»

| مشاهده متن کامل بحث + 21355 بازدید | 3223 پست

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

قربونتون برم  هوای تو را باید "نفس" کشید و زندگی کرد مهربونم  چقدر پروفایلتون بهم آرامش ...

جان دلم که فداتون بشم یا زوده 😃😃😍😍😍


به زندگی با چشمانی بازیگوش بنگر.
جدی نباش.
جدیت همانند نابینایی است.
وانمود نکن که متفکر یا فیلسوف هستی.
به سادگی، انسان باش.
و کائنات تمام شور و شعف اش را به سوی تو سرازیر می کند....

میگن وقتی سجده میکنی فکر کن سرت رو روی پای خدا گذاشتی از وقتی شنیدم دلم نمیخاد سرمو از سجده بردارم .......

جان دلم که فداتون بشم یا زوده 😃😃😍😍😍 به زندگی با چشمانی بازیگوش بنگر. جدی نباش. جدیت همانند ...

خدانکنه مهربون جاند 


مانا باشید و مستدام 


سپاس از ریپلای شما و پست های ارزشمندتون

ریشه را در خاک محکم کن که گاهی زندگی / پیشِ پایت آب، گاهی هم تَبَر می آورد 
👌👌 بر تو چون ساحل آغوش گشودم در دلم بود که دلدار تو باشم وای بر من که ندانستم از اول روزی آید که ...

ندارد رسم یاری؛ بی وفا یاری که من دارم 

دلارامی که من دارم دلارامی دگر دارد 

بله من منطقی تصمیم میگیرم و با احساساتم برای تصمیمی که گرفتم عزاداری میکنم 🙂😕 کتاب، شعر، موزیک و فیلم حالمو خوب میکنن 🌿

او آرمیده بود، وَ من در برابرش

با حسرتی تمام، نگاهم به بسترش

دستان گرم من به نوازش نشسته بود

بر سردی سکوت غم­ انگیز پیکرش

چشمان خسته ­ام به تمنای چشم او

این قلب عاشقم به تمنای باورش

گاهی میان بسترش از درد می­ کشید

آهی که بود راوی درد مکررش

گاهی میان خلوت آغوش گرم من

چون کودکی که خفته به آغوش مادرش

بوسیدمش وَ زمزمه کردم غروب را

آن شعر از غروب غزل­ های دفترش

آرام و بی­ صدا ز برم کوچ کرد و رفت

با بال­ های زخمی و در خون شناورش

کوچید او ز حجم نفس ­گیر زندگی

تا انتهای مبهم دنیای دیگرش

در خانه­ ای که بغض غزل داد می­ کشید

من بودم و مرور نفس­ های آخرش

آه ای خدا، فغان ز "غزل­بانویی" که گفت:

 فریاد از عشقمان که چنین شد مقدرش


غزلبانو#  

ریشه را در خاک محکم کن که گاهی زندگی / پیشِ پایت آب، گاهی هم تَبَر می آورد 
خدانکنه مهربون جاند  مانا باشید و مستدام  سپاس از ریپلای شما و پست های ارزشمندتون

غزلی من امروز شعرم نمیاد چکار کنم ...آیا درمون میشم😭

تعطیل🚫                                                                                 
الان مثلا تگ کردی ؟؟؟😄 اعتصامی راحت تگ میشه اونو چی ؟؟

@اعتصامی  

آی لاو یو اعتصامی 😃😃😃😍😂😂😂

میگن وقتی سجده میکنی فکر کن سرت رو روی پای خدا گذاشتی از وقتی شنیدم دلم نمیخاد سرمو از سجده بردارم .......

ندارد رسم یاری؛ بی وفا یاری که من دارم  دلارامی که من دارم دلارامی دگر دارد

چه غمگین 

بی وفا نگارمن میکند به کار من 

خنده های زیر لب عشوه های پنهانی


I would love to be kind to me, i saw with all kindness
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز