سلام خانوما من غریبم تو شهر همسرم همیشه هم ب خونواده ی همسرم تک تکشون احترام گذاشتم از بزرگ تا کوچیکش نه اینکه منت بزارم نه من کلا اینجوری بزرگ شدم. نه تنها برای خونواده ی همسرم برای همه. خودمم خواهر برادر ندارم با وجود اینکه خواهر شوهرام خیلی متک بارونم میکنن تحقیرم میکنن ولی همیشه ریختم تو خودم. یدونم برادرشوهر دارم ک خدا خودش میدونه مثل برادر نداشته ام خاطرشون میخوام خیلی مواقع ک شوهرم کارش تو شهرای دور بود ایشون خیلی محبت داشتن در حقمون خوبیاش نو فراموش نمیکنم.
ولی 1 ماهی میشه میریم خونه مادرشوهرم ایشونو زنو بچشون هم هستن جواب سلام منو نمیدن محلم نمیزارن خیلی ذهنمو درگیر کرده مگه من چیکار کردم. هیچوقت بی احترامی نکردم بعد اینکه من اصلا دوست ندارم نه تنها ایشون هییییییچکس از دست من ناراحت باشه. خیلی اذیت میشم.