دیشب تو اشپزخونه باشوهرم وایستاده بودیم شروع کردم به کاز گرفتن شونش که یهو با صدای مادرشوهرم برگشتیم یعنی مردم از خجالت ، وای نمی دونم برم کجا اب بشم خدایا هیچ کس و ضایع نکن
خانوادم چون با ازدواج ما زیاد موافق نبودن خیلی بهم سخت گذشت دوران نامزدیم.....یبار خونه داییم بودیم یه شهر دیگه بعد با شوهرم کنار هم نشسته بودیم دستشو انداخت دور گردنم و تکیه به مبل داده بودیم مامانم جلو اونهمه ادم گفت پسرجان یکم حیا داشته باشین.......خیلی خجالت کشید شوهرم فقط گفت این زن منه ها....
تصمیم گرفتم طوری زندگی کنم که چندسال بعد وقتی تو آینه خودمو میبینم بگم آفرین دختر تو گل کاشتی.....خدایا شکرت دوستت دارم❤
بابا چه اشکال داره....همه اینجورین منم الان یک ساله شوهر کردم جلو مامانش میگه قوربونت برم و از این ...
اره خب منم باید یه سری بچه بازی و کنار بذارم ولی چیکار کنم خب مثلا شوهرم دیروز به من می گه بیا گرگم به هوا بازی کنیم ، البته من قبول نکردم ولی واقعا بچه ایم
من خودمم خیلی رعایت می کنم مخصوصا که می دونم خانوادم حساسن ، خیلی سعی می کنم که بلند نخندم و اینا ول ...
آره قبول دارم. لپ کلام اینکه با حیا باش. یه دوستی هم برات مفصل توضیح داده. به غیر از داستان محبت جلوی همه بقیه چیزایی که میگه رو کامل و با دقت بخون. خیلی به کارت میاد
همه همینن من جلو خانوادهی خودم شوهرم دست همم نمی گیریم مثلا شوهرم برام لقمم بگیره خجالت می کشم فکر م ...
کار بدی نیست ولی چقدر قشنگه که این چیزا واسه تو خونه خودتون باشه. بی حد و اندازه...بی حد و مرز. تو خونه خودتون که رفتید تا میتونید از این کارا بکنید. هر چقدررررررر میتونید توی سر و کله هم بزنید و عشق و حال کنید . اما توی خلوت خودتون........ عدت کنید جلوی دیگران خیلی محترمانه با هم رفتار کنید.این باعث میشه دیگران هم با شما محترمانه رفتار کنن