آدمی در هر شبانه روزی ساعتی به تفکر کار خود بیفتد و اخلاق باطنیه و اعمال ظاهریه خود را تفحص کند و احوال دل و جوارح خود را تجسس نماید، لوح دل را در مقابل خود نهاده آن را ملاحظه کند و دفتر شبانه خود را گشوده سر تا پای آن را مطالعه فرماید.
پس اگر دل خود را بر طریق راستی و درستی مستقیم، و متصف ( بیان شده) به اخلاق جمیله و خالی از اوصاف رذیله دید، و اعضا و جوارح خود را مشغول طاعات و عباداتی که به آنها متعلق است و مجتنب (دوری کننده) از معاصی و سیئاتی (کردارهای زشت) که به آنها مرتبط است یافت شکر الهی به جا آورد، و اگر مخالف این را ملاحظه نمود در صدد علاج آن بر آید. و اگر برخورد که معصیتی از او سر زده به توبه و انابه قضا و تدارک آن کند.
قدر لازم بر هرکس آن است که در هر شبانه روز فکر کند در هر یک از صفات مهلکه از بخل و کبر و عجب و ریا و حقد (کینه و دشمنی) و حسد و جبن (ترس) و غضب و حرص و طمع، و غیر اینها از صفات. و نظر بصیرت را گشاده چراغ فکر به دست گیرد و زوایای دل خود را بگردد و از همه این صفات تفحص (بررسی) کند.