مامانم جدا شده و با مامانم زندگی میکنم ولی همش جنگ و دعوا داریم تا حد مرگ اصن وحشی شده لحنش همش وحشی گونس اعصابمو خورد میکنه همش
کلا هر روز داریم دعوا میکنیم و من بدبختم میسوفونیا دارم نسبت بهش بنی به صدای قورت دادنش و غذا خوردنش حساسم بهم میریزم و از صب تا شب اتاقم ولی بازم دوسش دارم
و اینکه تنهای مطلق باشم خیلی اذیتم میکنه یکمم میترسم شما اگ جای من بودید حاضر بودید تنها زندگی کنید زندگیتون رو جدا کنید برید مثلا تو یه خونه ۴۰ متری؟