❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚
بچه ها این مطلبو تو یه پیجی دیدم بنظرم چقدر تاثیر داره تو تقویت اراده حتما بخونید👇🏻👇🏻👇🏻
📌 وقتی تصمیم به لاغری بگیری، اولین سؤالی که به سرت میاد اینه که از کجا شروع کنم؟
شاید خودت قبل از این حامله بودی یا حاملگی یکی از نزدیکانت رو بهچشم دیده باشی. خیلی از خانمهای حامله قبل از حاملگی سیگاری بودن. خیلیهاشون داروهای آرامبخش مثل فلوکستین یا پوکساید یا حتی داروهای قویتری مصرف میکردن. تا قبل از حاملگی نکشیدن سیگار یا نخوردن آرامبخش زندگی اونها رو سخت میکرد بههمین خاطر هیچوقت نمیتونستن سیگار رو ترک کنن یا آرامبخش نخورن. اما تو روزهای حاملگی خیلی راحت این کار رو میکنن. چون موجود دیگهای حالا بخشی از وجود اونها شده و بهکمک حس مادرانگی برای اینکه سلامت اون موجود دیگه رو ضمانت کنن، بهراحتی از خودشون میگذرن و برای نکشیدن سیگار و نخوردن آرامبخش خم به ابرو نمیارن. یکی تو وجودشون هست که هروقت دلشون میگیره باهاش حرف میزنن. یکی که با دنیا اومدنش قراره زندگی اونها رو عوض کنه.
اونی که تصمیم میگیره لاغر بشه هم مجبوره عین یه خانوم حامله سختی بکشه. خیلی چیزها رو نخوره یا کمتر بخوره. قراره چیزهایی رو ترک بکنه که قطعاً تأثیرات جانبی ترککردنشون، از تأثیرات جانبی ترک سیگار و دارو کمتره اما نمیتونه، چرا؟ چون دوست نداره با اون بخش از وجودش صحبت کنه. چون خودش رو مادر اون نمیدونه. چون ازش متنفره. چون درک درستی از تغییر کیفیت زندگیاش بعد از بهدنیا اومدن اون موجود نداره. تو قراره بخشی از وجودت رو بهصورت انرژی توی دنیا رها کنی، یک کیلو، دو کیلو... تا هرچند کیلو. اون دشمنت نیست. سالها باهات زندگی کرده. کلی خاطره از هم دارین. فقط کافیه دوستش داشته باشی. بهخاطر رهاکردنش خوشحال باشی و هر روز باهاش حرف بزنی. و همونطوری که یه مادر حامله آیندهی خودش رو در کنار بچهاش تصور میکنه و باور میکنه تو هم کیفیت زندگی خودت بعد از از دست دادن اون چند کیلو رو مدام تصور کنی و این تصویر رو باور کنی.
تا نتونی در حق خودت مادرانگی کنی آب از آب تکون نمیخوره، یه مادر فقط میتونه بهاندازهی غمگینترین بچهش خوشحال باشه.