طولانیه بخون شاید تجربم بدردت خورد:منم مادرشوهرم فضول و کاچه تشریف داره.دخالت زیاد میکنه.اما مثل این عفریته نمیگه فلان چیز تو جهازت داری یا ن
یروز که تو رنگ کلاه بچم دخالت کرد اومدیم خونه با آرامش ب شوهرم گفتم عزیزم اگه یکی تو کارت دخالت کنه تو چیکار میکنی؟واکنشت چیه؟
گفت باهاش قهر میکنم.گفتم اگه حدیف نشوی چی
گفت باهاش دعوا میکنم.
گفتم راستش من خیلی ناراحتم و این گره به دست تو حل میشه.بدست خودمم حل میشه ولی تو توانا تری
گفتم مامانت خیلی تو مسائل ما دخالت میکنه
دخالتای خاله زنکی باعث اختلاف میشه
من میترسم این دخالتا یروز بین منو تورو خراب کنه
من دلم نمیخواد زندگی ک آجر ب آجرش باهم ساختیم بخاطر مسائل خاله زنکی بهم بخوره
مثلا به دکور خونه کار داره،به رنگ کلاه بچم کار داره،حتی شنیدم تو اسم بچمون دخالت کرده
تو که مرد خونه ای خودت با مامانت حرف بزن از طرف خودت و جدی بخواه دخالت نکنه تو امور ما.
بگو عزیزم حیف زندگیمونه خراب شه
بگو فکر نکنی من ترسو و بی زبونم.بخدا ب احترام تو خودم مستقیم حرف نمیزنم.نمیخوام رابطه ها خراب شه وگرنه من آدمی نیستم بذارم کسی تو کارام انقد دخالت کنه حتی خانواده خودم.
اگرم گفت خودت بگو بمن چه
بگو پس اختیار بمن دادی.هرچی شد گلایه نکن
بعدم خودت با شهامت مادرش بنشون سره جاش.بهشم بگو فلانی گفته خودت جواب دخالتای مادرمو بده.ک زنک بفهمه نمیتونه شوهرت پر کنه.ایشالله ک قطع رابطه میشید راحت میشی