2777
2789
عنوان

مادرشوهر

680 بازدید | 24 پست

بچه ها اگ کفری نبودم چیزی نمیگفتم ولی ازدیشب تاحالا واقعا کفریم ....با مادر شوهری ک تو همه چیز زندگیت دخالت میکنه چیکار کنم حتی تو رختخواب و خوابیدن با شوهرت اینکه وای چرا ی پتو دونفره میندازید روتون سردتون میشه پتو جدا جدا بندازید کلن تو همه چی دخالت میکنن موکت راهرتون لیزه نمیدونم چسب بزنید بااینکه ما خودمون اصلن مشکلی نداریم خسته شدم ب شوهرمم بخوام بگم فکر میکنه میخوام بدی بگم ازشون هرچیم میگم خب مامان ماخودمون عادت داریم ب پتو مون سردمون نیس باز حرف خودشو میزنه هربار میگع مگه فلان چیز نداری تو جهازت میرم درکمد باز میکنم ببینه تاخیالش راحت شه واقعا خستم از دخالت ها و فوضولیاشون خستم

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

مقصر تویی که توجیهه میکنی محل نکن توجه به حرفش نکن خوب میشه

بارها بی توجهی کردم محل ندادم یعنی تو مخیله تون نمیگنجه ک چقدر اهل دخالت و فوضولین ی عادتی داره مادرشوهرم ی چیزی صدبار تکرار میکنه اگ جواب ندی باز،حرف میزنه باز میگه انقدر میگه ک کفری میشی

بگو میخوای وسط بخواب ببین گرمه یانه

هرموقع میان فقط اعصابمو خورد میکنن فقط با کاراشون باورت میشه میرن سرگونی برنجم ببینن چقدر برنج دارم میدونم با شوهرمم بخوام بحث کنم تهش من بده میشم 

بارها بی توجهی کردم محل ندادم یعنی تو مخیله تون نمیگنجه ک چقدر اهل دخالت و فوضولین ی عادتی داره مادر ...

هزار بار گفت هزار یکبار محل نده.

نهایت اینبار بگو عادت داریم همو بغل کنیم پتو جدا نمیشه.که دیگه بکشه.

وقتی هم سرش تو یخچال بگو چیزی میخوایید؟؟


هرموقع میان فقط اعصابمو خورد میکنن فقط با کاراشون باورت میشه میرن سرگونی برنجم ببینن چقدر برنج دارم ...

اوووف حق داری مادر شوهر منم یه مدت پیله برنجهام بود هی میرفت تو اتاق میگفت چقدر برنج دارید منم جدید در اتاق میبندم باز از رو نمیره به بهونه دستشویی میره اتاق همش میگه خمس داره ها منم محل نمیدم منتظر بگم بیا یه کیسه برای تو😁

طولانیه بخون شاید تجربم بدردت خورد:منم مادرشوهرم فضول و کاچه تشریف داره.دخالت زیاد میکنه.اما مثل این عفریته نمیگه فلان چیز تو جهازت داری یا ن

یروز که تو رنگ کلاه بچم دخالت کرد اومدیم خونه با آرامش ب شوهرم گفتم عزیزم اگه یکی تو کارت دخالت کنه تو چیکار میکنی؟واکنشت چیه؟

گفت باهاش قهر میکنم.گفتم اگه حدیف نشوی چی

گفت باهاش دعوا میکنم.

گفتم راستش من خیلی ناراحتم و این گره به دست تو حل میشه.بدست خودمم حل میشه ولی تو توانا تری

گفتم مامانت خیلی تو مسائل ما دخالت میکنه

دخالتای خاله زنکی باعث اختلاف میشه

من میترسم این دخالتا یروز بین منو تورو خراب کنه

من دلم نمیخواد زندگی ک آجر ب آجرش باهم ساختیم بخاطر مسائل خاله زنکی بهم بخوره

مثلا به دکور خونه کار داره،به رنگ کلاه بچم کار داره،حتی شنیدم تو اسم بچمون دخالت کرده

تو که مرد خونه ای خودت با مامانت حرف بزن از طرف خودت و جدی بخواه دخالت نکنه تو امور ما.

بگو عزیزم حیف زندگیمونه خراب شه

بگو فکر نکنی من ترسو و بی زبونم.بخدا ب احترام تو خودم مستقیم حرف نمیزنم.نمیخوام رابطه ها خراب شه وگرنه من آدمی نیستم بذارم کسی تو کارام انقد دخالت کنه حتی خانواده خودم.

اگرم گفت خودت بگو بمن چه

بگو پس اختیار بمن دادی.هرچی شد گلایه نکن

بعدم خودت با شهامت مادرش بنشون سره جاش.بهشم بگو فلانی گفته خودت جواب دخالتای مادرمو بده.ک زنک بفهمه نمیتونه شوهرت پر کنه.ایشالله ک قطع رابطه میشید راحت میشی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792