بهش گفتم مرد خونه باید مثل یه سد آهنی باشه که هیچ ذره ای وارد حریم زندگیش نشه.من و تو باید جدیت و جذیه لازم نشون بدیم تا همه ب حریم زندگیمون احترام بذارن
پسفردا این دخالتا وارد زندگی بچهامونم میشه و اونارم عذاب میده
خلاصه رفت با ننه فضولش حرف زد
بمن گفت اگه دوباره دخالت کرد برخورد دیگه ای میکنم.
حالا توام وقتی تو بغل شوهرتی با آرامش و نرم بهش بگو
تو این مشکلات شوهرت بنداز جلو.سکوت نکن
مرسی عزیزم وقتت گذاشتی از صبح تاحالا همش دارم فکر میکنم ببینم چیکار کنم چون واقعا کفریم اره باید بشینم با خوبی با شوهرم درمیون بذارم من شوهرم قبلن با خانوادم خوب نبود الان تازه خوب شده ب شرطی ک هردمون گلایه از خانواده ها نداشته باشیم چون منم با خانواده اون خوب نبودم الان بخاطر اینکه سرخانوادم لج نکنه باید خیلی با ملاحضه رفتار کنم ک منو مقصر ندونه
اوه چ شرایط سختی.ما رابطمون احترام آمیزه.دخالتای مادرشم از سره کاچگیه ن عفریتگی
پس میتونی یبار صحبت کنید و قرار بذارید درمورد هرچی تو دلتون بود حرف بزنید ک تلنبار نشه
مردا بحث مادرشون ک میشه حرصی میشن.باید تا دیدی داره عصبی میشه آرومش کنی و توام داغ نکنی
زیاد نمیان شاید ماهی یکبار
من عقدمون طولانی بود الان تازه یکساله عروسی کردیم تو دوران عقد اون اوایل وقتی هم خود شوهرم میدید هم خودم باخوبی میگفتم شوهرم جلوشون درمیومد اما معلوم نشد چیکارش کردن ک دیگه هرچی از اذیت کردنا و دخالتاشون میگفتم شوهرم کاری نمیکرد وقتی خودشوکفری میکردن باهاشون بحث میکرد اما وقتی عروسی کردیم بهش گفتم حق دخالت ندارن دورادور تو اون دورانی ک باهاشون قهر بودم ب فامیلاشون گفتم ک چقدر اذیتم کردنو دخالت میکردن تا ب گوششون برسونن ولی انگار گوششون بدهکار نیست عادتشونه
خدا ازشون نگذره.دعا میکنم همسر تو و همسر من یه موقعیت شغلی و زندگی مناسب پیدا کنن تو شهر دور از خانواده ک بتونیم زندگی راحت داشته باشیم
فقط تا میتونی با عشوه و محبت شوهرت جذب کن.هرجی عاشقت باشه بیشتر حمایتت میکنه❤
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
