سلام مامانای مهربون و خوشگل
دیروز یکی از بهترین و قشنگ ترین روزای عمرم بود
نوبت سنوی قلب داشتم و سراسر وجودم پر از استرس بود
با توکل به خدا و خوندن آیه الکرسی سعی می کردم خودمو آروم کنم
دل تو دلم نبود
همش نگران بودم
ولی وقتی نوبتم شد و دکتر چند ثانیه صدای قلب کوچولوشو پخش کردم یهو رفتم تو آسمونا
با گریه از سر شوقم از خدا خواستم این حس قشنگ رو قسمت همه کنه 🤲🏻😭🌱😍
گفتم که حتما حس و حالمو اینجا ثبت کنم تا یادگاری بمونه برام از این روزهای شیرینِ توام با استرس های مادرانه ...
مامان جونم نیومده کل قلبمو گرفتی واسه خودت
خیلی دوستت دارم ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤