دختر داییم با ی پسری ازدواج کرده
بعد نگو این پسره یکی از دخترای فامیل قبلا دوشت بوره وقتی رابطشون شکرآب میشه میاد سراغ دختر داییم و ازدواج میکنن
بعد پسرو با کل دخترای شهر هم دوستی کرده
و خود دخترداییم با افتخار به یکی تعریف کرده
اصلا تو فاز داییم موندم چرا دخترشو ب این داده
اینم بگم پسره خوشقیافه تر از دختر هست
و پسره متاسفانه میگن لات تشریف داره
حالا این قسمت بگم دیروز عروسی دختر داییم بود ما نرفتیم بخاطر اینکه شوهرای ما رو نگفته بود نرفتیم
اونایی ک رفته بودن تعریف میکردن عروس خانوم زیر میزش مشروب بود آروم میریخت لیوان میخورد
😳 من مخالف مشروبات نیستم ولی آخه توی ی جمع ۳۰۰ نفری خ زشته