عزیزجان من تجربه تو رو دارم و اشتباه تو رو کردم.
اولا به هیییچ عنوان خونه ت رو ترک نکن.
ثانیا من اوایل با محبت و توجه بیشتر سعی کردم بکشمش سمت خودم. نتیجه عکس داد. یعنی گفت اینکه عاشقمه، پس من خیالم ازش راحته و بیشتر رفت تو کثافتکاری.
بعد حرف زدم، دعوا کردم، قهر کردم.
حیف که با مشاور دیر حرف زدم. گفت اگر خیانت خط قرمزت بوده باید چنان قشقرقی راه مینداختی که دفعه دوم در کار نباشه. تازه جراتش رو پیدا کردم و بعد از چند بار عذرخواهی و دوباره ادامه دادن، وقتی فهمیدم داد و بیداد راه انداختم و تهدیدش کردم که به فامیلش می گم و تو محل کارش میگم و... خیلی ترسید. گفت غلط کردم گفتم فایده نداره. گفت دیگه نمیکنم گفتم ضمانتش چیه؟ حق طلاق بهم بده. گفت نمیدم مگه دیوونه ام. گفتم پس نصف خونه رو به اسمم کن. مجبور شد بکنه . الان هم باز دنبال کثافتکاری هست یواشکی. ولی لااقل ۳ دانگ خونه گرفتم. الانم مهریه مو گذاشتم اجرا. لااقل اون دنبال کثافتکاری شه، منم یه راحتی از جنبه دیگه داشته باشم.