2777
2789
عنوان

شوهرم دستشو گذاشت رو قران ک

6641 بازدید | 183 پست

من ۱۵سالم ک بود عاشق ی پسری شدم ک مذهبمون فرق داشت اون ۲۰سالش بود و شهر ما دانشجو بود یه مدت دوست بودیم اومد خواستگاری بابام حتی حاظر نشد باهاش حرف بزنه گفت دختر نمیدم بهت 

اونم گفت اگ دوسم داری پاشو بریم شهرمون منم انقد دوسش داشتم ک بدون فکر کردن قبول کردم 

ما فرار کردیم رفتیم خونه خواهرش شب اول چون محرم نبودیم جدا خابیدیم فرداش عقد شرعی کردیم و دقیقا شبش من شدم زن اون اقا پسر 

یه هفته زیر یه سقف زندگی کردیم تازه یه خونه پیدا کرده بود و قرار بود چند تیکه وسایل بخریم و بریم خونه خودمون 

من به مامانم زنگ زدم که بهش بگم ازدواج کردم حرف زدم باهاش گریه کرد منم گریه کردم بعدش بابام گوشیمو گرفت و گفت ببین اگه الان خودت برگشتی که خب اگه من پیدات کنم بیچارت میکنم زندت نمیزارم 

من ترسیدم گوشیو قطع کردم و بهش پیاک دادم که دیگ دیره و من ازدواج کردم 

بابامم پیام داد که مهم نیست چه اتفاقایی افتاده اگه الان برگردی مثل قبل قبولت میکنم حتی بیشتر از قبل دوست خواهم داشت

ولی اگه نیای هر جور شده پیدات میکنم و میکشمت 

به شوهرم چیزی نگفتم فرداش که رفت بیرون به بابام زنگ زدم ادرس دادم گفتم بیا دنبالم 

اومد دنبالم شوهرم روحشم خبر نداشت که من رفتم 

تو راه برگشت یه کلمه هم با بابام حرف نزدیم رسیدیم خونه منو بوسید و گفت خسته ای برو بخاب 

شب با صدای جیغ و داد از خاب پریدم بابام داشت تلفنی با شوهرم دعوا میکرد شوهرم گفته بود میام و عروسی میگیرم بابام قبول نکرد گوشیمو گرفت و نزاشت دیگ ببینمش یا باهاش حرف بزنم نزاشت دیگ مدرسه برم تو خونه حبسم کرد یه هفته بعدش بزور میخاستن بدن منو به پسر عموی لاتم که شغلش فقط مشروب خوردن و لات بازی بود 

اخوند که اومد عقد کنه به بابام گفتم این عقد درست نیست چون من محرم یکی دیگم و اون طلاقم نداده بابام گفت اگ حرف بزنی میکشمت خلاصه عقدم کردن حدودا ۵ساله ک تو جهنم زندگی میکنم با ی دائم الخمر ک همش مسته و خانوادش ک تا حرف میزنم گذشتمو میزنن تو سرم 


الان مشکل من اینه که من ۲۰سالمه یه پسر یک ساله دارم حدودا یه ماه پیش با شوهرم دعوام شد سه تا حبه قند پرتاب کرد سمتم و سه بار گفت طلاقت دادم دستشو گذاشت رو سرم و گفت از این ساعت ب بعد تو مثل خاهر و مادرمی منم لباس پوشیدم که برم خونه بابام بچمو گرفتن و گفتن نمیدیمش به تو رفتم خونه بابام یه ماه از دوری بچم اشک ریختم 

الان شوهرم اومده دنبالم به بابام میگه من طلاقش ندادم دروغ میگ 

اخوند اورده بود که دوباره عقد کنیم به اخوند گفتم حاج اقا این اقا اینجوری طلاقم داده شما اگ دوباره عقد کنی گناهش گردن شماست دفترشو برداشت که بره که شوهرم قران اورد و دست گذاشت و گفت دروغ میگ من طلاقش ندادم 

بابامم گفت پاشو برو سر خونه زندگیت 

نمیدونم چیکار کنم اخونده هم گفت پاشو برو سر خونت حالا ک شوهرت دست گذاشته رو قران هر گناهی باشه گردن خودشه و گناهی برا تو نوشته نمیشه چیکار کنم بنظرتون؟

اوووووووو چخبره یکی خلاصه شا بگه لفن😊

زندگی اتفاقی نیست 😊بلکه پاسخی در برابر بخشش هاو داده های شماست😍🥰زندگی صدا و آهنگ خودتان است🥰هر بعد از زندگیتان بازتاب نیت و افکار شماست 😍🤔شما خالق زندگیتان هستید!😇😇😇

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

این عقد کلا اشکال داره عقد قبلیت باطل نشده بود که

ی بار بهم گفتن تو چه مسلمانی هستی ک صیغه رو قبول نداری؟!باید بگم من بی مذهبم ،مشکل داری ریپلای نکن،نمیخواد منو نصیحت کنی ک بیا و مذهب دار شو 😏تو مذهبتو بگیرو گناه نکن،ی بار گفتن اسلام بدون مذهب کشکه،مگه زمان پبامبر مذهب بود ک منم مذهب داشته باشم! ؟من که غیبت نمیکنم ،روزمو میگیرم،تهمت نمیزنم،دروغ نمیگم،نمازم سرجاشه،روزمم همینطور ،من مسلمانیم کشکه 😐تنها چیزی ک مذهب ب من یادداد این بود ک مذهب تفرقه انگیزه 😐هرجا میرسن میگن اسلام نابود کننده انسانیته،ن عزیز این مذهبه ک نابود کننده اس،فقط بخاطر مذهب فحاشی میکنن،تهمت میزنن ،حاضرم بی مذهب بمیرم اما شبیه شماها نباشم،شدیداااابا صیغه مخالفم و معتقدم عین زناست و کلاه شرعیه،اگه مشکلی با امضام داری .و عین عقده ای ها گزارش بزنی ک اخر حیوانیتی 😏

وا عقدات که کلا درست نبوده

نه اولی نه دومی نه حتی طلاقت😐

💚اللهم صل علی محمد و آل محمد💚دوری ما از خدا باعث میشه از دیگران توقع داشته باشیم ، حتی توقع آرامش .... ❣اگه تو جمع کسی حرفی زد و بهش توجهی نشد ، تو بهش توجه کن ، اگه تو گروه کسی سوال پرسید و کسی جوابشو نداد تو حداقل بگو نمیدونم ، اگه تو جمع کسی پرید وسط حرف یکی دیگه، بعد تو دوباره بپرس و بحثشو ادامه بده ، اگه کسی عکسی بهت نشون داد تو بگو قشنگه ، نزار چیزای کوچیک باعث ناراحتی آدما بشه ، نزار کسی حس کنه دیده نمیشه ، دنیا به خوبی نیاز داره رفیق :) 🤍💚ولی کاش یاد بگیریم از اشتباهات دیگران درس بگیریم. باااوووورررر کن زندگی اونقدر طولانی نیست که همه شو تجربه کنیم 🖤

دفعه اول صیغه کردید؟

ی بار بهم گفتن تو چه مسلمانی هستی ک صیغه رو قبول نداری؟!باید بگم من بی مذهبم ،مشکل داری ریپلای نکن،نمیخواد منو نصیحت کنی ک بیا و مذهب دار شو 😏تو مذهبتو بگیرو گناه نکن،ی بار گفتن اسلام بدون مذهب کشکه،مگه زمان پبامبر مذهب بود ک منم مذهب داشته باشم! ؟من که غیبت نمیکنم ،روزمو میگیرم،تهمت نمیزنم،دروغ نمیگم،نمازم سرجاشه،روزمم همینطور ،من مسلمانیم کشکه 😐تنها چیزی ک مذهب ب من یادداد این بود ک مذهب تفرقه انگیزه 😐هرجا میرسن میگن اسلام نابود کننده انسانیته،ن عزیز این مذهبه ک نابود کننده اس،فقط بخاطر مذهب فحاشی میکنن،تهمت میزنن ،حاضرم بی مذهب بمیرم اما شبیه شماها نباشم،شدیداااابا صیغه مخالفم و معتقدم عین زناست و کلاه شرعیه،اگه مشکلی با امضام داری .و عین عقده ای ها گزارش بزنی ک اخر حیوانیتی 😏

برو بخاطر بچه ت اما ب شوهرت بگو دفعه بعد هیچوقت نمی بخشیش

زیباترین حس دنیا مادریست😍مادری فقط عشق وحال وبوس وبازی ولوس شدن وشیرین کاری نیست.مادری یعنی خستگی.....موی شونه نزده ...چای سرد....نصف شب بیدارموندن وسرگرم کردن بچه....نق زدن وگریه...بدغذایی...دعا برای پی پی کردن بچه یبوس...تعویض پوشک....ازهمه بدتر وقتی دستشویی داری وبچه نمیذاره بری😩😧.........مادربودن  یعنی  خودت وقف کسی کنی که عاشقانه دوستش داری هرچندبزرگ بشه یادش نمیاد😧
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز