حرفهايم را ميخورم،دلخوري هايم را قورت ميدهم…
نميخوانيش از اين چشم های قرمز و نميخوانيش از دوستت دارم هايي که نميگويم…
حرفهايم را ميخورم،
دلخوري هايم را قورت ميدهم
جواب خوبي پرسيدن هايت ميشود خوبم و مفید نبودنم را نميخواني از لب هايي که بوسه نميزند به گونه ات…
حرفهايم را ميخورم،دلخوري هايم را قورت ميدهم…
جاي رژ قرمزم را کرمِ مات ميگيرد نميپرسي دليل اين تغيير ناگهاني را…
حرفهايم را ميخورم،
دلخوري هايم را قورت ميدهم
من زنِ توضيح دادن نيستم،
زنِ لب به گله باز کردن نيستم
تو چرا مردِ پرسيدن نيستي؟؟