چشم من، دریاییِ صد نوح، طوفان بود و من
مثل اشکی در میان چشم مردم زیستم
عاقبت مردم نفهمیدند مفهوم مرا
بینشان هرچند عمری با تفاهم زیستم
آنچه آمد بر سرم از یک تبسم بود و باز
سال ها در آرزوی یک تبسم زیستم
🍊🌺
ما امدیم
در زدیم
کسی نبود
رفتیم...
🍊🌺✋🏻
حرفهايم را ميخورم،دلخوري هايم را قورت ميدهم…
نميخوانيش از اين چشم های قرمز و نميخوانيش از دوستت دارم هايي که نميگويم…
حرفهايم را ميخورم،
دلخوري هايم را قورت ميدهم
جواب خوبي پرسيدن هايت ميشود خوبم و مفید نبودنم را نميخواني از لب هايي که بوسه نميزند به گونه ات…
حرفهايم را ميخورم،دلخوري هايم را قورت ميدهم…
جاي رژ قرمزم را کرمِ مات ميگيرد نميپرسي دليل اين تغيير ناگهاني را…
حرفهايم را ميخورم،
دلخوري هايم را قورت ميدهم
من زنِ توضيح دادن نيستم،
زنِ لب به گله باز کردن نيستم
تو چرا مردِ پرسيدن نيستي؟؟
روبرويم نشست و گفت…
توانستي فراموشم کني؟
حق به جانب گفتم کاملا!
من مدتهاست ديگر به تو فکر نميکنم!
لبخند زد!
گفتم خب…
روزها اصلا به تو فکر نميکنم!
لبخندش کشدارتر شد
گفتم گاهي شب ها، آن هم ممکن هست!
لبخند کشدار با برق چشمهاي های لعنتي اش همراه شد!
با عصبانيت گفتم…
ميداني چيست ؟
فراموشم شده ای
فقط گاهي در مرگ،خوابت را ميبينم!!
صداي پايت را ميشنوم،
عطر نفس هايت را حس ميکنم و دوباره زنده ميشوم!
کمي نفس ميکشم،ميبينم نيستي،باز…
روز از نو،روزي از نو!
ديدي فراموشت کرده ام!؟
#حامد_نيازي
برگرديم به زمان های قديم
به ما تکنولوژي نيامده جانم…
برايت نامه مينوسم!
از مبدأ معلوم،
به مقصدِ نا معلوم…
عزيزِ جانم؛
درود
کلام را کوتاه ميکنم!
ملالي نيست جز دلتنگي های هر شب و
مرورِ تمامِ خاطراتي که ای کاش از ذهنَت پاک نشده باشد!
همين!
دلتنگِ “تو”،
“من”
#علي_قاضي_نظام
ببخشید وسط چتاتون شعر میفرستما😑
در عشق قرار بیقراری است
بدنامی عشق نامداری است
چون نیست شمار عشق پیدا
مشمر که شمار بیشماری است
همیشه نه
ولی گاهی
میان بودن و خواستن فاصله می افتد،
بعضی وقتها هست که
کسـی را با تمام وجود می خواهی
ولی
نباید کنارش باشی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
39 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
