سلام غزلبانوی مهربونم
به به الان نفسی پرواز میکنه
اینم من تقدیم میکنم به شما دیگه ی کوچولو بچه ام در همین حد تونستم ولی با عشق:
نوای ناب زندگی به جان من دمیده ای
تو حس ناب عاشقی به جان من دمیده ای
من آن نگار عاشقم همان گل مهر و صفا
همان که از مهر و وفا مثال او ندیده ای
روانه ام بسوی تو,به خانه ام نشان تو
تو یار بی وفای من ز من چرا بریده ای؟!
به کوچ عشق میروم,ترک دیار میکنم
ز جام عشق می خورم,تو عقل من ربوده ای
به ساز دل میزنم نوای بی نوایی ام
بخوان تو از سوز دلم که غربتم تو دیده ای
روانه ام بسوی تو,در آرزوی روی تو
تو همچو آن فصل خزان,بهار من ندیده ای
....آنید....