ای بابا شما چمیدونید من از شدت ضعیف بودن چقد گند زدم ب زندگیم...
بی ارادگی و سستی و احساساتی بودن من خانوم رو دست نداره
الانم تو راهی ک پیش گرفتم کاملا کاملا موفق نیستم بعد یهفته شاید کمتر ک بخودم فشار میارم دچارچنان فشار عصبی ای میشم ک کل خونه از دستم عاجز میشن
ولیراه دیگ ای ندارم.جرئت خودکشی ندارم و عاقبت خوبیم نداره،بخاطر بنده هاش بزنم آخرت و دنیای خودمو تباه کنم ک چی!اونا خوشیشونوبکنن؟من زیر گل باشم؟
میخام صدسال سیاه نباشن تا اون سرش ناپیدا...
ب خودت ابمان بیار
حتی شده مث من لنگون لنگون بیا جلو بالاخره عادت میکنی دوستم...