2777
2789
عنوان

«شعر ٣»

| مشاهده متن کامل بحث + 20220 بازدید | 3056 پست

باران

میراث خانوادگی ما بود

کوچک که بودم

از سقف خانه ی ما میچکید

بزرگ که شدم

از

”چشمانم“💎💎💎

در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             

شعر کودک 

مامان بزرگ عصا شو تکیه می ده به دیوار

عینکش و میزنه چشاش که می بینه تار

چادرشو میچسبم میریم با هم تو کوچه 

چقد یواش راه میره هی میشینه یه گوشه

داد می زنم مامان جون مسابقه بذارم؟

عصاشو زد به پاهام ، ننه مگه پا دارم؟

توی گوشش یه چیزی شبیه هنسفریه

نمیشنوه حسابی آدم داره چی میگه 

یه زنبیل حصیری گرفته زیر چادر

زیر لباش چی می گه ؟ صلواته یا غرغر؟

نداره تو صورتش مثه مامان قشنگی 

می ارزه به هزارتا زنای چش پلنگی


ماه چین 🥰

بداهه




بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

 دل و دین و عقل و هوشم همه را بر آب دادی! ز کدام باده ساقی به من خراب دادی... فیض-کاشانی# ...

گفتی چه کسی؟ درچه خیالی؟ به کجایی؟ 


بی‌تاب توأم ،محو توأم ،خانه‌ خرابم

🌷🌷🌷

از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم 🖤❤ خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم ❤🖤

یکرنگیم را ...

به پای حماقتم نگذار ...

انتخاب کرده ام که ساده باشم و دیگران را دور نزنم... وگرنه دروغ گفتن و بد بودن و آزار و فریب دیگران آسانترین کار دنیاست...

بلد بودن نمی خواهد...

دوره ، دوره گرگ هاست ...

مهربان که باشی، می پندارند دشمنی!

گرگ که باشی، خیالشان راحت می شود از خودشانی!

ما تاوان گرگ نبودنمان را می دهیم...برای آدمها چه آنها که برایت عزیزترند!

چه آنها که فقط دوستند ....

خاطره های خوب بساز...!

آنقدر برایشان خوب باش

که اگر روزی هرچه بود گذاشتی و رفتی؛

در کنج قلبشان جایی برایت باشد،

تا هر از گاهی بگویند کاش بود؛

هر از گاهی دست دراز کنند و بخواهند باشی؛

هر از گاهی دلتنگ بودنت شوند...

می دانم سخت است ولی....!

تو خوب باش حتی با آنکه با تو بد کرد،

روزی می فهمد همان ساده بودنت کم نبود...


احمد_شاملو

💚شنیدم امام رضا مریضارو شفا میده💚شنیدم پنجره فولاد رضا برات کربلا میده💚 شنیدم که ضامن آهو شدی امام رضا💚میشه ضامن منم بشی پیش خدا💚 شنیدم هرکی بره زیارت امام رضا💚برادیدنش میاد سه جا غریب الغربا💚برا بار اولی سر پل صراط میاد💚دومی وقتیه که نامه ی تو برات میاد💚بار سوم که میخاد آقا به دادت برسه💚وقتی که ملک میاد تا به حسابت برسه💚من قیزیمادونیایام😍قیزیم منه دونیا دی😍الله بیزی آییرما😍بو قیز منه سودا دی😍من تورک قیزام آسانا😍منیم آنام زهرا دی😍عشقی منه اورگددی😍قلبیم اونا شیدا دی😍♥ آبجی سادات خودمی💚khoday_mer3p 💚با یه صلوات آمین بگو خواهرگلم.خدایا هرکی چشمش به این امضا افتاد همون لحظه دلشو شاد کن.اگه دختره یه بخت خوب نصیبش کن.اگه منتظره دامنشو سبز کن.اگه غصه داره خدایا به بزرگیت قسمت میدم ارامشی از جنس خودت نصیبش کن.اگه مستاجره صاحب خونش کن.اگه با شوهرش مشکل داره دلشونو به هم رضا کن.خدایا خیلی از دوستام ناراحتی هایی دارن که نمیتونن بیان کنن اونا فقط تورو دارن جوری به خودت نزدیکشون کن که ناراحتیشونو فراموش کنن.اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم.brave 

دراین شب مکدّر و خاموش دم نزن

خواب سیاه عقربه ها را به هم نزن

از این من رها شده در شب ، غزل مخواه

با من ، منِ شکسته دل از عشق دم نزن

وقتی به آسمان نگاهت نمی رسم

دیگر عزیز! طعنه به بال و پرم نزن

حق دارد آفتاب نتابد بر این غبار

از من چه مانده؟ زخمه به ساز عدم نزن

دارم تمام می شوم انگار در خودم

بیهوده است ، در منِ ویران قدم نزن

I would love to be kind to me, i saw with all kindness
غرور، قدرت خود را به من نشان می داد   کسوف بود؟ نه! خورشید دلگرفته ظهر پیام تسلیتش را به آسمان ...

دلمون پرِ‌حرفه و لبمون پُرِ‌سکوت...

زندگی گاهی خیلی خسته کننده میشه، اونجا که حق و جرئتِ به زبون آوردن حرفای توی دلت و نداری و کارت میشه حسرت خوردن...

 گه‌گاهی یه آهِ سردی از اعماق وجودت میکشی و به سکوتت ادامه میدهی...

هیچی نمیگی، نه که نتونی چیزی بگی، نه،

نمیخوای که بگی چون میدونی تو این زندگی لعنتی، خیلی‌ها منتظر اعتراض و ترکِ تواند

و منتظرند، یک حرف برخلاف میلشان بشنوند و برای همیشه بروند

و تقصیر این رفتن و بندازند گردن تو...

زندگی کردن تو این دنیا، با این آدما خیلی سخته...

برای همین سکوت رو خیلی جاها ترجیح میدهی به زدن حرف حق.


عاطفه_مختاری#  

در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             
برای اینکه حالت خوب باشه روز را با داشته هایت شروع کن و به نداشته هایت بگو : به زودی می بینمتون

تو آن آغاز زیبایی ، منم این عشق بی پایان

گرفتار اولموشام درده ، سن ایله مرهم ای جانان

تو یک تصویر زیبایی ، منم نقاش این دوران

منی سن ایلدون عاشق ، بیعشقی ایلمه پنهان

تو رفتی از دیار ما ، مرا کردی چنین ویران

دعا ایله گوزل جانان ، منی اولدورمسین هجران...


کسی را که برنجاند تو را هرگز نمی بخشم! تو با من آشتی کردی ولی من با خودم قهرم... فاضل-نظری# &nbs ...

بوسه ام را می گذارم پشت در
قهرکردی , قهرکردم , سر به سر
تو بيا , در را تماما باز کن
هر چه ميخواهي برايم ناز كن
من غرورم را شکستم , داشتی ؟
آمدم , حالا تو با من آشتی ؟

I would love to be kind to me, i saw with all kindness

[ تا اومدم دل به دریا بزنم

دریا هم خشک شد :) ....⭐💥

در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             
دلمون پرِ‌حرفه و لبمون پُرِ‌سکوت... زندگی گاهی خیلی خسته کننده میشه، اونجا که حق و جرئتِ به زبون آ ...

این احتیاج نیست که آدم‌های مهربان را مهربان می‌کند...
حماقت هم نیست اگر خوبی‌های بی پاسخ شان را تکرار می‌کنند...
چون خوب بودن بخشی از زندگی آنهاست...
آن‌ها دنیا را کوچک‌تر از آن می‌بینند که بدی کنند...

I would love to be kind to me, i saw with all kindness
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792