من پشت پلک های خودم گریه می کنم
شب را در انتهای خودم گریه می کنم
خود را کنار مرگ به پایان رسانده ام
اینک از ابتدای خودم گریه می کنم
نامه نوشتم از تو به خود گفتمم بیا
در نامه ات برای خودم گریه می کنم
می گویم آه...نامه رسیده...بیا برو....
افتاده ام به پای خودم گریه می کنم
این نامه مملو از مه و ابر است پس چرا
جای تو هم به جای خودم گریه می کنم؟!
من می رود سراغ خودش را بگیرد و
من پشت رد پای خودم گریه می کنم
باران گرفته صحن اتاق مرا بخند...
از شوق پا به پای خودم گریه می کنم🍁🍁