گاهی خیال می کنم از من بریده ای
صیاد دل شدی ولی از من رمیده ای
هردم نگاه میکنی زمن و نیستم چرا
باید بیان کنی که از من چه دیده ای
هردم فراری از من و اشعار من شدی
شعری به جز ثنای تو ، از من شنیده ای
توشاه بیت غزلهای من شدی چه سود
صد حیف چشم بستی زمهرم ندیده ای
وصال عشق تورا به جور نمی خواهم
بگذار خیال کنم رویایی واز سر پریده ای
ناز بانو