خیلی من سالهاست دلتنگم سالی دوبار میبینمشون نه تو مهمونیاشون هستم نه جشن نه دور همی نه تولدا& ...
وای چقد سخت منم چهارساله توی غربتم توی هیچ مراسمی نبودم سخت تر اینکه شوهرم دوست نداره با فامیلا خیلی در ارتباط باشیم دلم برای ی دورهمی تنگ شده فقط عکس و فیلم میبینم گاهی فقط سعی میکنم روزا رو شب کنم