اینو یکی از دوستان خوبم /مادر هود/گذاشتن توی تاپیک من منم براتون کپی کردم خیلی حرف به جایی هست فهمیدم تا خودم خودم رو دوست نداشته باشم همسرم هرگز منو دوست نخواهد داشت
من مهره مار ندارم
آب دعا هم به خورد شوهرم ندادم ...
زیبا یی چندانی هم ندارم که شیفته با یک نگاه ساخته باشم ...
حذاابیت و دلبری زنانه هم در صورت نیاز به مقدار لازم نه همیشه و هرجا ...
ولی یک چیز درباره ی تسخیر روح آدمها بلدم که مدیون استاد ادبیات دبیرستانم هست ....
یه روز استاد ادبیاتم گفت:
یه عاشقی به معشوقش میگه:
من عاشق تو نیستم، عاشق ِ شخصیتی هستم که هنگام با تو بودن پیدا میکنم ....
بابد ببینید همسرتون با شما چه شحصیتی پیدا میکنه چه حسی داره؟؟؟
اگه اون شخصیت یه آدم ذلیل بدبخت دهن بین بچه ننه خنگ و بی عرضه باشه .... هیچ وقت شوهرتون عاشق شما نخواهد بود ... چون شخصیتی که با شما داره بشدت شخصیت له شده ای هست ...
این حرف واقعا درست بهترین دوستم که خیلی دوستش دارم یه ادم قوی و پر انرژی هست امروز فهمیدم دوستش دارم چون از دیدنش انرژی می گیرم و احساس قدرت میکنم