از این زندگی خسته شدم دیگه مخم نمیکشه.
از هیچکس خوشم نمیاد. از همه بدم میاد
دوست و آشنا بهم نامردی کردن و دلمو شکستن
از هیچ کدومشون راضی نیستم و اون دنیا ازشون نمیگذرم.اگه بیان پیشم یکی میزنم تو گوششون و توف میندازم توی صورتشون.
چقدر من بهشون خوبی کردم ولی اونا اصلا خوبی هامو ندیدن و با نامردی و بی احترامی جواب خوبی هامو دادن.
توی این دنیا زرنگ بازی و دو رویی مود شده
حتی برادر به فکر برادر خودش نیست چه برسه به دوست.این زخم ها توی دلم میمونه.