از اینجا بگم که پدرشوهرم واحدطبقه بالای خونه خودشون رو سرعقدمون هدیه داد به شوهرم و باهزینه خودش کامل بازسازیش کرد و انصافا یجوری هم بازسازیش کرده که شده عین خونه ای که همیشه تو رویاهام دلم میخواست داشته باشم...اینم بگم خانواده شوهر من عالی هستن مادرشوهرم فوق العاده است پدرشوهرمم که فرشته ب تمام معناست بچهاشونم که عین خودشون ماهن وماباهیچکدوم کوچیکترین مشکلی ندارم
تنها مساله من فقط وفقط اینه ک من تو یه خانواده ساکت واروم بزرگ شدم خانواده شوهرم کمی پرسروصداهستن نسبت به ما
من به این دلیل و یه دلیل دیگه که دوست داشتم کاملا مستقل باشیم دلم میخواست بعد از بازسازی خونه رو بدیم رهن وخودمون بریم جدا جای دیگه خونه رهن کنیم...
الان مشکلی که این وسط وجود داره اینه ک هم پدرشوهرم سربازیازی خونمون خیلی زیربار قسط وفشارمالی افتاده هم اینکه این مدت انقدر استرس کشید وحرص وجوش خورد چونکه خودش آدم استرسی هم هست که همه چی فوق العاده باشه که قلبش مشکل پیدا کرده که دکترهم گفت فقط بخاطر استرس وفشار زیاده
بنظرتون بااین اوصاف من الان بگمنمیخوام اینجا زندگی کنم خیلی بد میشه نه؟؟؟؟
یا حداقل برم یکسالی زندگی کنم خونه نوساز ندم دست مستاجر بعد برم جای دیگه؟؟