سلام
دوستای خوبم هیچ وقت فکر نمیکردم همچین تاپیکی بزنم
اما واقعا دلشکستن تو این سایت عادی شده و هرکسی که دوس داره هرطور که میخواد تایپ میکنه بدون اینکه ذره ای به خودش زحمت بده و فکر کنه شاید حرفم اشتباهه
من از سال ۸۵ اومدم جزیره تک و تنها سال ۸۸ شروع کردم به کار کردن سال ۸۹ رسما زندگی مشترکم رو شروع کردم
اینکه یکی از نظر خانوادگی مشکلی با اعضای خانواده اش نداشته باشه یا خانواده ی همسرش رو دوست داشته باشه اینقدر فهمش مشکله؟؟؟؟من تا ساعت ۲ یا ۳ سرکار هستم دوستان وکیل و حقوقی میدونن گاهی اوقات امکان داره یه دادگاه ۱ ساعت طول بکشه گاهی ۵ ساعت بستگی به پرونده و روندش داره
من دفتر کم میرم چون منشی دارم و همسرمم تو دفتره اگر قرار کاری داشته باشم همههنگ میکنم و بعد میرم
برای کارهای خونم کسی رو دارم که انجامش میده
باید همه ی اینها رو توضیح بدم؟؟؟؟
اینکه به خانواده ی همسرم بی احترامی نمیکنم غلوه؟؟اینکه عاشق همسرمم غلوه؟؟؟؟؟
باید بگم همسرم بیماری قلبی داره و من از این موضوع رنج میبرم؟
من چون تو جزیره تک و تنهام این سایت رو شانسی پیدا کردم و تو هر فرصت کوچیک میام اینجا تا تنهاییم رو کمتر حس کنم
به خداوندی خدا که بعضی ها به راحتی دل شکستن رو انجام میدن و شده جز روتین زندگیشون