چقدر دوره زمونه عوض شده...
همه چي تغییر کرده...
دیگه هیچکس مثله اولا نیست...
حتي ب خودشونم رحمنمیکنن،چه برسه حالا بیان ب ما رحم کنن...
ما همون آدماییم، ولي ذاتا تغییر کردیم...
ذاتا عادت کردیم ب مسخره کردنه آدما، قضاوت کردنشون از روي ظاهر بدونه اینکه حتي با طرف هم کلام بشیم،خيلي راحت آبروي آدمارو میبریم،ووو...
دل شکوندن خيلي راحت شده...
با احساسات بازي کردن واسه ی عده تفریح و سرگرمي شده...
انقد تنهايي ک حتي نمیتونی رازهاتو ب دوستت بگي، و اینکه مطمئن بشي اگه حرف دلتو ب کسي بزني مسخرت نمیکنه،سرزنشت نمیکنه...
و مطمئن شی ک اگه باهم بحث یا دعوا کردین نره چن تا بزاره روش و آبروتو ببره...
و ما همه ي اين دردارو میریزیم تو خودمون ،چون کسي نیس ک مارو راهنمايي کنه،و خودشو بزاره جاي ما و بتونه راحت درک کنه...
حتي پدرومادر هم چنین تواناییه درک رو ندارن،شاید حتي مقصرت هم کردن...یا حتي مقایسه با ی عده..😅
تو نمیتونی سرتو بزاری رو شونه يکي گریه کنی و مطمئن شی ک اون طرف پشت سرت بهت نمیخنده...
نه پدر ومادر درکت میکنه، نه دوست،نه آشنا،نه غریبه
درواقع ما تنهاترین آدمای روي زمینیم...