یبار رفته بودم دکتر منتظر بودم تا نوبتم بشه یه خانم که تقریبا وزن بالایی داشت ۱۳۰ کیلو اینا میشد اومد نشست کنارم یه بوی بددد میداد که عوقم گرفته بود دل و رودم بهم ریخته بود یهو یه دختر اومد از کنارمون رد شد و بوی ادکلنش اومد و این خانمی که بو میداد گفت بح بح چه بوی خوبی میداد ادکلن این دختر منم گفتم اره کاش ادکلنش اینجا بود یه پیس پیس میکرد اینجا خفه شدم😂😂😂😂