2777
2789
عنوان

●قلم من

52 بازدید | 0 پست

 گیج گاهم را فراموشی بوسیده

و نگاهم را تاریکی،

اینبار کلمات هم تجلی بخش روحم نیستند،

چون آنچه میپنداشتم سرابی

بیش نبود

و خوابِ خواب بود، خیال روشن من،

بدرود بهار کوچک نشسته در قلبم

بدرود.

نشناختی؟همون لیدی سابقم:>مگر در کنار زمزم وحشت از روز تشنگی،خود عطشی بی علاج نیست!🐳🪸
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792