سلام حالتون چطوریه
بعضیا میدونن که با مامانم اومدم مشهد
بعد ما دیروز رفتیم چادر امانت بگیریم مامانم رف بگیره من وایسادم بیرون دیدم دوتا پسر دارن به شوخی باهم دعوا میکنن بعد پسره یه نگا به من کرد خجالت کشید بعد یهو دوستش محکم زد زیر گوشش اونجا از خنده من پاره شدم دلمم سوخت براش 🤣🤣 بعد پسره فکر کرد من کرم دارم دیدم داره دنبالمون میاد سری راهمو عوض کردم ملت رد دادن🙄🤣