2777
2789
عنوان

زگیل

| مشاهده متن کامل بحث + 1490 بازدید | 106 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

والا یه چیزی از داروخونه خریدم اسمش نمیدونم چی بود حدود ۳۰ تومن بود چند بار زدم رو دستم فک نمیکردم ب ...

توروخدا شما قطره استفاده کردید وقتی زخم شده دیگه بهش نزنم خودش میره؟؟

صورتشم داشت؟بدنشم؟

همه جاش خیلی زیاد بود روی دست و پا  گردن حتی پشت کمر و صورتش بعضیاشم عفونی میشد اما رفتن ۵،۶ سالگی گرفت هی زیادتر شدن بعد شروع کردن کم شدن تا یکی دوسال ناپدید شدن

توروخدا شما قطره استفاده کردید وقتی زخم شده دیگه بهش نزنم خودش میره؟؟

اون قطره اسیدسالیسیلک هست اونم خوبه واسه زگیل با چوب پنبه میزنی رو زگیل روزی دوبار چند روز استفاده کنی خوب میشه

همه جاش خیلی زیاد بود روی دست و پا  گردن حتی پشت کمر و صورتش بعضیاشم عفونی میشد اما رفتن ۵،۶ سا ...

آره مال اینم بعضی وقتا انگار یه مایعی داخلشه....خواهر توروخدا شما دکتر نبردید خودش رفت؟؟

اون قطره اسیدسالیسیلک هست اونم خوبه واسه زگیل با چوب پنبه میزنی رو زگیل روزی دوبار چند روز استفاده ک ...

الان سه روزه میزنم ولی اول ازیکیش شروع کردم گفتم اگر رفت بقیش بزنم...نمی‌دونم الان زخم شده بازم بزنم یا نه؟؟

توروخدا شما قطره استفاده کردید وقتی زخم شده دیگه بهش نزنم خودش میره؟؟

والا من ۱۰ روز قطره به دستم زدم دیگ دیدم دستم زخم شد استفاده نکردم چون فک نمیکردم برن بعدش به مرور سیاه و کوچیک شد رفتن .

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤عاشق شادمهرم ب امید روزی ک برم کنسرتش 😍🥰فندوق جانم به زندگیمون خوش اومدی ۱۴۰۲/۱/۱۹ فهمیدم باردارم 😍 دخترم ،دلوینم منو بابات عاشقتیم❤️دخترم 1402/9/2 بدنیا اومد و اونروز برام قشنگترین روز عمرم شد 
همه جاش خیلی زیاد بود روی دست و پا  گردن حتی پشت کمر و صورتش بعضیاشم عفونی میشد اما رفتن ۵،۶ سا ...

خواهر توروخدا توی نت بزن زگیل تخت مال دختر من از اونه ببین مال خواهر زادتون از اون بود توروخدا ثواب داره کمکم کن

بخدا بردم دکتر ابراهیمی حاجی دایی کرمانشاه...متخصص اطفال بردم چندتا عمومی بردم ولی هیچی ندیدم...شوهر ...

دكتر پوست بايد ويزيت كنه

تاپیک ها از تاریخ 1402/08/26 مال من tarkhon  هست. تاپیک های قبل اون مال کاربری هست که من این کاربری را مدتی بهشون واگذار کرده بودم.
توروخدا شما قطره استفاده کردید وقتی زخم شده دیگه بهش نزنم خودش میره؟؟

ببین حتی اینجا دستم ک زخم شد جاش موند 

اون وسطش اندازه زگیلم بود 

https://s6.uupload.ir/files/۲۰۲۳۰۸۲۴_۱۹۳۴۳۸_hi81.jpg

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤عاشق شادمهرم ب امید روزی ک برم کنسرتش 😍🥰فندوق جانم به زندگیمون خوش اومدی ۱۴۰۲/۱/۱۹ فهمیدم باردارم 😍 دخترم ،دلوینم منو بابات عاشقتیم❤️دخترم 1402/9/2 بدنیا اومد و اونروز برام قشنگترین روز عمرم شد 
الان سه روزه میزنم ولی اول ازیکیش شروع کردم گفتم اگر رفت بقیش بزنم...نمی‌دونم الان زخم شده بازم بزنم ...

ببر حموم ک پوستش خیس بشه راحت اون لایه زخمی بلند بشه صبرکن جاش خوب بشه بعد دست بزن اگه سطحش صاف شده بود یعنی خوب شده دیگه نزن اگه نه برجسته بود یکی دوبار دیگه بزن کلا بزن همه رو تازخم بشن بعد یکی دوروز ببر حموم اون لایه زخمی رو بردار.فقط مراقب باش ویروسه خودت دست یا وسیله آلوده رو نزنی ب بدنت حسابی با مایع بشور و ضد عفونی کن.

منم سه روزه بهش زدم سیاه شده وزخم...مثل عدس

عکسشو بزار ببینم 

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤عاشق شادمهرم ب امید روزی ک برم کنسرتش 😍🥰فندوق جانم به زندگیمون خوش اومدی ۱۴۰۲/۱/۱۹ فهمیدم باردارم 😍 دخترم ،دلوینم منو بابات عاشقتیم❤️دخترم 1402/9/2 بدنیا اومد و اونروز برام قشنگترین روز عمرم شد 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   roya1441  |  13 ساعت پیش
توسط   honye_ella  |  13 ساعت پیش