2777
2789
عنوان

خستم.

| مشاهده متن کامل بحث + 355 بازدید | 103 پست
اهاااان گرفتم چیشد.... با کتاب چجوری هستی؟ اونم حس بدی بهت میده؟ توی اطرافت پیش نمیاد به یه استاد ...

کتاب خوبه ولی چیزایی که جذبم کنه مثل آن سوی مرگ و بازگشت و اینجور چیزا رو خوندم ولی خب میدونی انقدر از طرف دانشگاه درس و پروژه ریخته ،همش باید از طرف دانشگا تلاش کنم حتی به کارای عادی روزنامه نمیرسم

انگار همه ی فکر و خیال ها توی یک چشم به هم زدن جمع بشن درون جسم واحدی که ازش هیچ راه فراری نیست‌.
کتاب خوبه ولی چیزایی که جذبم کنه مثل آن سوی مرگ و بازگشت و اینجور چیزا رو خوندم ولی خب میدونی انقدر ...

به به چه کتاب های خوبی مطالعه کردی....

خب ادامه بده بازم بخون 


یا برو همون سه دقیقه در قیامتو بازم بخون....

کتاب برای من مثه قرصه 

اثرش کم بشه گاهی تمدیدش میکنم

من در تمام عمر اینگونه سفر کردم "گیلان به سمت مشهد وگیلان به سمت قم"

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

چه موقعی بیشتر اعصابت بهم میریزه... عامل بهم ریختگیت چیه اصلا؟

نمیدونم وقتایی که میرم دانشگاه و با آدمایی ارتباط میگییرم که شبیه من نیستن، انگار که متعلق ب اونجا نیستی ولی نمیزارن جدا بشی ازشون، این مدت تلاش کردم جدا بشم وارد اکیپ دیگه ای بشم ولی خب زمان میخواد،  بخاطر دوستام و حال بدشون حالم بهم میریزه،نمیدونم استرس کارا و اینجور چیزا بعضی وقتا هم فکر میکنم ادم بی ارزشیم و اونجور ک باید از زندگیم استفاده کنم نمیکنم ،کارای اشتباهی ک کردم نمیدونم ی موضوع نیست همه چیه

انگار همه ی فکر و خیال ها توی یک چشم به هم زدن جمع بشن درون جسم واحدی که ازش هیچ راه فراری نیست‌.
به به چه کتاب های خوبی مطالعه کردی.... خب ادامه بده بازم بخون  یا برو همون سه دقیقه در قیا ...

فک کنم اینو تولد درس آنجلس و اینارو هم خونده باشم، دوتا پروژه دارم هنوز یکیشو تکمیل نکردم یکی دیگشم صفرم هیچ ایده ای بابتش ندارم، میانترم دارم این مدت اصلا حال و حوصله ی هیچ کاریو نداشتم واقعا  نمی شه واقعا درسا سنگینه و حوصله ی من کم نمیرسم به چیزایی ک  خودم بخوام انجام بدم برسم

انگار همه ی فکر و خیال ها توی یک چشم به هم زدن جمع بشن درون جسم واحدی که ازش هیچ راه فراری نیست‌.
فک کنم اینو تولد درس آنجلس و اینارو هم خونده باشم، دوتا پروژه دارم هنوز یکیشو تکمیل نکردم یکی دیگشم ...

اونم کتاب خوبیه....واقعا این اقا قابل احترامه برام

من در تمام عمر اینگونه سفر کردم "گیلان به سمت مشهد وگیلان به سمت قم"
الان که صحبت کردیم  رو به راه تر شدی یا همچنان اشفته ای و خسته؟!

این خستگی و بهم ریختگی یه روزه نیست ،متاسفم ولی خیلی وقته این احساسا چسبیدن بهم ،فقط بعد مدتی یهویی دیگه تحملم کم میشه امشب زیادی گریه و ناامیدی بود بهترم ولی چون انرژی دیگه ندارم :(

انگار همه ی فکر و خیال ها توی یک چشم به هم زدن جمع بشن درون جسم واحدی که ازش هیچ راه فراری نیست‌.
نمیدونم وقتایی که میرم دانشگاه و با آدمایی ارتباط میگییرم که شبیه من نیستن، انگار که متعلق ب اونجا ن ...

ادم های اطرافت 

دارن روت تاثیر میذارن 

ان شالله خدا امشب چندتا دوست خوب و پر تلاش و پر انرژی قسمتت کنه....




من حس کردم محیط درسیت داره تحت فشار میذارتت...



تنها باش اما نذار ادم ها سلامت روانیت رو زیر سوال ببرن 

سن شما سن تردید توی اعتقاداته 

اگر الان تصمیم درست بگیری و راهتو مشخص کنی 

ثمره اشو توی سن بالا تر میبنی....

من در تمام عمر اینگونه سفر کردم "گیلان به سمت مشهد وگیلان به سمت قم"
این خستگی و بهم ریختگی یه روزه نیست ،متاسفم ولی خیلی وقته این احساسا چسبیدن بهم ،فقط بعد مدتی یهویی ...

گریه خوبه دلتو شست و شو میده....

ارومت میکنه...

اما نذار نا امیدت کنه

من در تمام عمر اینگونه سفر کردم "گیلان به سمت مشهد وگیلان به سمت قم"
ادم های اطرافت  دارن روت تاثیر میذارن  ان شالله خدا امشب چندتا دوست خوب و پر تلاش و پر ا ...

بابام میگه اگه هروقت تنها شدی یا حس بدی داشتی بخاطر کاری که کردی به این فکر کن که داری برای خدا اینکارو میکنی :) یکی از دوستام تو راهنمایی باهاش یه مدرسه بودم بعد این خودش تحت فشار بوده باباش نظامی مامانش معلم... از روز اول فقط داه سمت کارایی میره که من اهلشون نیستم منو با خودش کشونده بود بهش میگفتم از اینکار خوشم نمیاد میگفت باشه دیگه نمیبریم پیش بقیه بچه ها بازم همونکارو کرد منم دیگه باهاش جایی نمیرم..ولی حس کردم هرکاری دارم انجام میدم میخواد منم با خودش بکشه پایین، حس خوبی به اون ندارم دیدنش هم‌حالمو بد میکنه ، از طرف خواهرمم همش باهمدیگ بحث داریم سر همه چی اونم‌ تو اعصابم تاثیر داره

انگار همه ی فکر و خیال ها توی یک چشم به هم زدن جمع بشن درون جسم واحدی که ازش هیچ راه فراری نیست‌.
گریه خوبه دلتو شست و شو میده.... ارومت میکنه... اما نذار نا امیدت کنه

شاید دیر شده باشه ولی حس میکنم ناامیدی توی تک تک سلولام بدنم هست انگار توی‌خونم ناامیدی ریخته باشن،  خودمم میدونم اینطور نیست ولی واقعا وقتی بهشون فکر میکنم کم میارم

انگار همه ی فکر و خیال ها توی یک چشم به هم زدن جمع بشن درون جسم واحدی که ازش هیچ راه فراری نیست‌.
بابام میگه اگه هروقت تنها شدی یا حس بدی داشتی بخاطر کاری که کردی به این فکر کن که داری برای خدا اینک ...

بحث یا خانواده تا ابد ادامه داره 

توی همه ی خانواده ها هست....حالا به میزان مدیریت خانواده ها هم بستکی داره و مدل برخورد والدین....

ولی هرچقدر از دوست بد فاصله بگیری 

بعدا حس بهتری میاد سراغت....

چون به روزی فکر کن که قعر جهنمی و دوستت ذره ای براش مهم نیست داری اذیت میشی....فقط به خودش و کارعای خودش مشغوله.. 

نه وقت براش بذار نه بذار روی حال و روزت تاثیر بذاره....

تا جایی که میشه با خواهرت هم مدارا کن حتی اگر قدر ندونست و بد تر شد رفتارش

من در تمام عمر اینگونه سفر کردم "گیلان به سمت مشهد وگیلان به سمت قم"
شاید دیر شده باشه ولی حس میکنم ناامیدی توی تک تک سلولام بدنم هست انگار توی‌خونم ناامیدی ریخته باشن، ...

بابا مگه چند سالته....یکم خودتو جمع جور کن.....نذار انقدر ناامید تر شی....

من در تمام عمر اینگونه سفر کردم "گیلان به سمت مشهد وگیلان به سمت قم"
بحث یا خانواده تا ابد ادامه داره  توی همه ی خانواده ها هست....حالا به میزان مدیریت خانواده ها ...

رفتاراش خیلی رو اعصابم میره... نمیتونم کنار بیام باهاش پنج شیش ماهه عقد کرده فقط ب این فکر‌میکنم‌کی میره دیگه،هرچی من بیشتر کنار بیام اون بیشتر پرو میشه آخرسر هم میگه تو منو اذیت میکنی 

انگار همه ی فکر و خیال ها توی یک چشم به هم زدن جمع بشن درون جسم واحدی که ازش هیچ راه فراری نیست‌.
رفتاراش خیلی رو اعصابم میره... نمیتونم کنار بیام باهاش پنج شیش ماهه عقد کرده فقط ب این فکر‌میکنم‌کی ...

خدااااروشکر داره میره دیگه 

عقد کرده کم کم میره راحت میشی....دور میشه   

من در تمام عمر اینگونه سفر کردم "گیلان به سمت مشهد وگیلان به سمت قم"
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

خشونت شوهر

fatmafam | 27 ثانیه پیش

لرزش دست

bvbjb | 3 دقیقه پیش
2791
2779
2792