خب ادم خوبی با این همه انرژی منفی
چرا میگه خسته اس....
شیطون دیده این همه موقعیت خوب داری و راضی و شاکر هستی داره توی گوشت ایه یاس میخونه
و نا امیدت میکنه
یکی از کارهای شیطون ناامید کردنه....
نذار نا امیدت کنه....
پیشنهادی میگم
برو توی کارهای خیریه و اینا
حالت رو وااااقعا بهبود میبخشه....
هم کمک میکنی به بقیه
هم حال خودت میزون تر میشه....
ارامش معنی های مختلف داره
تعریف ات قشنگ بود واقعا
ادم مثبت اندیشی هستی
مطمئن باش تو ایمانت به خدا واقعی هست....واقعا دوسش داری
خدا هم حمایتت میکنه....
حالا یه وقتی هم نا امید و خسته و دل شکسته شدی....نگران نباش...
میگذره برات اینم...
خدا همیشه هواتو داره ..ممکن بود الان جای دیگه باشی حرف چیز دیگه بزنی
همین که داری به خدا فکر میکنی و ازش حرف میزنی
خیییلی حس خوبی به ادم میده
الان خیلی راحت بدون هزینه کردن
میشه ادم ها رو خوشحال کرد...
یه حرکت کوشولو مثلا اینکه
من امشب دیدم یه خانمی هدیه های خیلی کوچیک در حد گیره روسری و کلیپس و کش مو و ماژیک به کوچولو های هیات مون میداد
انقدر اینا ذوووق میکردن خدا میدونه...
یا بگرد دنبال یه موسسه یا مرکز نگهداری از سالمندا ازشون بخواه که بتونی در هفته هرچند ساعت میتونی بیای و خدمتشون رو کنی...
بگرد توی فامیل اگر کسی بارداره یا بچه کوچیک داره بهش زنگ بزن بگو میتونی بری و کمکش کنی توی کارهای خونه...یا توی دانشگاه اگر درست خوبه رایگان به ضعیف تر ها کمک کن....
نمی دونم واقعا خدارو دوست دارم یا نه،بعضی وقتا شک میکنم به همه چی بعضی وقتا نمیدونم کدوم راه درسته کدوم غلط ، فقط نمی دونم باید چجوری نسبت به این مشکل عمل کنم، معمولا مشکلات بیرونی راحتتر حل میشن تا مشکلات درونی، خیلی وقته حس می کنم به جای خوب ترشدن دارم پسرفت میکنم ، به خاطر همین تنها چیزی که دلم میخواد ایمان قوی داشتن به خداست ، اگه خودش نتونه نجاتم بده دیگه کسی نیست ک به دادم برسه
یه شب خیرات کن....به در و همسایه.در حد اش و حلوا و شله زرد....برای همسایه هاتون که پیرن نون بخر ببر...
اگر میدونی دوستات گرفتارن زنگ بزن بذار باهات درد و دل کن
بعضی ها محتاج همین کارهای کم هزینه هستن....
برو پایگاه محل یا مسجد اگر حرفه ای داری بگو....بگو میتونی کمک کنی بهشون...
کمک به سالمندان و هدیه دادن واقعا تاحالا انجام ندادم فقط اون روحیه ی من نیست ، من خودم عاشق بچم بچه هایی داییامو خاله هامو خیلی مواظبش بودم ،اره تو دانشگاه ترم قبل به چند نفر کمک کردم اینکارو از خیلی وقت پیش دارم انجام میدم ولی خب بابتش حس خوبی ندارم
اخه من واقعا آدم اینجوری نیستم که بتونم از اینکارا کنم ، قبلا هم خیلی سعی میکردم به بقیه کمک کنم برای حالشون ولی الان اگه بهشون کمک نکنم براشون بهتره 😂چون خودم امیدی ندارم واقعا نمیتونم ب بقیه امیدواری بدم
شک مقدمه ی یقینه
از شک نترس
تا دچار تردید نشی...دنبال قضیه نمیری که ببینی چی هست و نیست
وقتی شک میکنی
تازه تلنگر میخوری که باید بری بگردی بپرسی....
اگر اهل سخنرانی گوش دادنی...برو دنبال یه استاد اخلاق بگرد
که راجع به خدا و تثبیت اعتقاد به خدا صحبت کردن
بشین گوش بده
خیلی روحیه ات ساخته میشه
تردید و شکت هم کم میشه....
دل و فکرت پاکه...حفظش کن...نذار شک باعث شه که از خدا دور شی...
ازهمین شک کردنت استفاده کن که نزدیک تر شی....
میتونی هر موقع دلت گرفت
اتفاقی یه صحفه از قران رو باز کنی
میبینی قشنگ خدا جلوت نشسته داره باهات حرف میزنه...هربار من اینکارو میکنم نتیجه اش ارومم میکنه....
ترجمه اشو بیشتر بخون...روی هر خطش فکر کن
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
10 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
