یادمه یبار داداشم گوچیک بود حدودا دو سال خالم بهش زد منم اون موقع بچه بودم پریدم رو سرش انقدددد موهاشو کشیدم گه گریه کرد ۵نفری هم نتونستن کنترلم کنن دست خودم نبود از وقتی داداشم دنیا اومد وحشتناک روش حساسم
برایه هیچ چیزی بیشتر از دو بار اشک نریز چون چشمات عادت میکنه♡هر طوری که خودت دوست داری زندگی کن خودتو دوست داشته باش
سعی میکنم با اون کسی که بچمو میزنه رفت و امد نکنم جایی هم که اون دشمن هس نمیرم یا مواظبم به بچم نزدیک نشه خونمم اگه بیاد بچمو میبرم تو اتاق یا پیش خودم تو اشپز خونه باشه تا اون دشمن بره