2777
2789
عنوان

🖤پدرم🖤

| مشاهده متن کامل بحث + 413 بازدید | 35 پست
من بچم سه بار گچ گرفت دکتر پاشو یک پاش بود بعدشم یه عمل کوچیک داشت سر پایی بود بچه رو خواب آور دادن ...


خدا حفظش کنه بچه هاتو...

اره تا یکم عادی بشه بپذیرم طول میکشه 

تا بعد زایمان باید صبرکنم ببینم خدا چی میخواد 

اخه من تک شریانی هم هستم 

فکرم درگیره 


ممنونم برام دعا کنید 💔

خدا حفظش کنه بچه هاتو... اره تا یکم عادی بشه بپذیرم طول میکشه  تا بعد زایمان باید صبرکنم ببین ...

انشالله خیره غصه نخور منم سر حاملگی مشکلات مختلف واسم پیش اومد سرکلاژم شدم همش استراحت مطلق بودم اولش سخته من تو حاملگی همش گریه میکردم و غصه میخوردم همین که دنیا اومد به لطف خدا قوی شدم و از همون اول با شکم پاره تمام کاراشو خودم میکردم بقیه مادرا رو میدیدم میومدن دکتر همش گریه میکردن اما من،خداروشکر خدا بهم لطف کرد و تواتاق گچ گیری خودم میرفتم واسه عمل و تمام کاراش خودم تنها بودم هیچ کس نبود باهام بیاد از همه هم مخفی کردم کسی نمیدونه بچم مشکل داره الانم ۸ ماهشه خداروشکر روزای،سخت تموم شد الان دیگه عادت کردم ماساژ میدم هرروز پاهاشو و کفش پاش میکنم یه گروه هست توی تلگرام یا موبو گرام وارد شو بزن کلاب فوت عضو شو تمام مادران کع بچه هاشون کلاب هستن عضون تمام مراحل رو توضیح میدن و بهم روحیه میدن اونجا حالت خوب میشه 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

انشالله خیره غصه نخور منم سر حاملگی مشکلات مختلف واسم پیش اومد سرکلاژم شدم همش استراحت مطلق بودم اول ...


باشه عزیزم ممنونم وقت گذاشتی 

قبلا هم یه سقط داشتم یعنی هشت هفته ایست قلبی کرد استرس داشتم 

بهم دیروز گفت ،تک شریانم هستم غصه ام زیادتر شد  سرچ کردم بیماری های وحشتناک زده بودن ...


پاشم که اونطوری ...


توروخدا برام دعا کن 

امام زمان دعاگوی زندگیت باشه ان شاالله 

باشه عزیزم ممنونم وقت گذاشتی  قبلا هم یه سقط داشتم یعنی هشت هفته ایست قلبی کرد استرس داشتم&nb ...

انشالله خدا کمکت میکنه جوری که اصلا باور نمیکنی من شب اول تو بیمارستان مامانم که اومده بود افتاده بود منم دیدم خسته س کاریش نداشتم از همون،اول خودم میرفتم بچه رو برمیداشتم،شیر میدادم و سرنگ میگرفتم و خیلی عادی و راحت شده بود زایمان واسم واقعا خدا کمکم کرد چون،هیچ کس کمکم نمی‌کرد حتی شوهرم کل غصه دنیا تو دلم بود از تو داغون بودم و روی پای خودم وایستادم حتی این بچم که مریض بود از پسر اولم که سالم بود کمتر اذیتم کرد خدا شاهده توهم توکل کن خودش کمکت میکنه

انشالله خدا کمکت میکنه جوری که اصلا باور نمیکنی من شب اول تو بیمارستان مامانم که اومده بود افتاده بو ...


بازم ازت ممنونم عزیزم که بهم دلگرمی میدی...

تا فروردین که زایمان هست باید صبرکنم..‌

‌حیف لذت  قشنگ این دوران  برای من وهمسرم تلخ شد..‌


بازم ازت ممنونم عزیزم که بهم دلگرمی میدی... تا فروردین که زایمان هست باید صبرکنم..‌ ‌حیف لذت   ...

حق داری منم واسم جهنم بود دوران بارداری البته من بهم گفتن مریضی دیگه هم گرفتم تو بارداری و واقعا له شدم یه بار قبلش هم یه بچه آوردم بعد دوهفته فوت کرد حالم بد بود واقعا اما با اومدن این بچه روحیم عوض شد سخت بود ولی واقعا شیرین بود طوری که سر بچه اولم این لذت رو نچشیده بودم خدا یه جور دیگه واسم جبران کرد بااومدنش اوضاع زندگیم هم بهتر شد بااین که من خیلی ناشکری میکردم و ناراحت بودم از اومدنش و اینکه مریضه همش میگفتم خدا چرا بچه مریض دادی استغفرالله الان از بچه اولم بیشتر دوستش داریم هم من هم شوهرم نمیدونم چرا خدا مهرش رو بدجور انداخت تو دلمون انشالله تو دلیت سالم و سلامت بیاد بغلت این روزارو یادت میره  من کلی موهام سفید شد تو این دوران 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792