سلام خواهر جون خوبی؟
داستان زندگیت رو خوندم و یحاهایی اشک تو چشمام جمع شد
واقعا من نمیتونم درک کنم مرگ عزیز چقد سخت میتونه باشه 😔ولی میدونم خیلیییی سخته
ولی خدا بهت یه صبری داده بتونی به حکمت خدا اعتماد کنی💘💘💘
خدا بچه های عزیزت رو برات حفظ کنه الهی 😍
و خودت و همسرت رو 💘
همسر شما شهادت میخواد، درست عین همسر من
البته هنوز از رفتن حرف نمیزنه ولی میدونم اگه امنیت داخلی به خطر بیوفته میخواد بره😔💔
من اوایل خیلی برام هضم این حرفا (همون شهادت و...) سخت بود.... هربار که تصور میکردم نباشه گریه میکردم 😭 ولی از وقتی سردار سلیمانی شهید شد، آدم دیگه ای شدم،
فهمیدم شهدا کی بودن، چه کردن، فهمیدم شهید شدن چه لیاقتی میخواد...
خلاصه یکم آروم شدم،انگار شهادت سردار یه درس بزرگ بود برام، که اولا صبرم رو بالا ببرم... دوما که نجات جون مردم رو مقدم بدونم به خوشبختی خودم.(البته فعلا در حد شعاره)
خلاصه خواهر گلم....
ان شالله هرچی صلاحتونه رخ بده
با تمام فراز و نشیب هایی که تحمل کردی، الان حس میکنم یه خانوم محکم و قوی هستی.... 💕💎
خدا بهتون تن سلامت بده 🤩
از خوندن داستانت یه درس دیگه گرفتم ممنونم 💎❤️