مامانم وقتی فهمید حامله اس رفت سونوگرافی فهمید بچه اش دختره و اولین نفر به شوهرش گفت و موقعی به بابام گفت که داشتن با هم سبزی پاک میکردن وقتی بابام میفهمه من دخترم به مامانم میگه خاک بر سرت آخرش بچه ات دختره...😔
وقتی برام سیسمونی میچیدن بابام اصلا نیومده تو خونه که ببینه چون نمیخواسته چون دلش پسر میخواسته
از همون اولشم کسی من رو نخواست هیچکس
تا اینکه به دنیا اومدم انگار که دختر داشتن رو نحس میدونستن بابا بزرگم همیشه پسر عمو هام رو میبوسسد اما من رو نه هر کسی به مامانم میرسید میگفت انشالله به حق محمد خدا بهتون پسر بده و نمیدونست که چه آشوبی به پا میکنه همه اش گریه و غصه تو زندگیمون
هروقت یه چیزی میشع مامانم میگه چرا خدا به من پسر مداد خوش به حال اون که پسر داره ای کاش یه پسر بهم میداد خدا همه اش کتک میزنه دعوا میکنه منم مدام گریه میکنم خیلی سخته که دختر باشی و از مامان و بابات این چیزا رو بشنوی مامانم همه اش نفرین ام میکنه همینجوری ام بابام منو نمیخواد ولی میره و پیش بابام هعی از من بد میگه و بابامم منو نمیخواد هیچکی منو نمیخواد 😔😔😭 همه تیکه میندازن بهمون 🥺 هیجا نمیتونم برم هرچی به بابام میگم میگه تو دختری اون پسره همه حرفشون اینه عموم همه اش میگه آدم مگه دخار بچه ارو با خودش جایی میبره یه خواهر کوچیک ام دارم که امروز مامانم کتکش زد با سیم زد رو صورتش به خدا اگه میدید دلتون کباب میشد با مامانم بحثم شد که چرا اینجوری میکنی بعد برگشت کلی دعوام کرد و نفرین کرد همه اش بهم میگه الهی از بختت بکشی الهی بترشی و کسی تو رو نگیره 😭😭😭😭😭😭😭😔 چله ایت الله حق شناس برداشته بودم مامانم میدونست بعد برگشت گفت الهی نمازت میوفته و قبول نشه به خدا انقدر گریه کردم فک کنم چله ام باطل شد ارزومه زودتر ازدواج کنم ولی با نفرینای مامانم خیلی میترسم همه ی دخترا ماناناشون برا ازدواجشون دعا میکنن اما مامان من 😭😭😭😭 ای خدا چقدر من بی کسم😔
امروز ام تولدم بود مامانم انقدر عزیتم کرد هرسال با گریه برام تولد میگیرن انقدر گریه کردم که خدا میدونه همه اش زهه مار میشع حسرت همه چی به دلم مونده همه چی