خب پس نگران نباش چیزی نباش
کسیم احیانا چیزی گفتن بگو بردم دکتر گفتن بچم شیطون قربونش بشم
بچه باید پر انرژی باشه
الان نمیخاد خودتو اذیت کنی
تو یا بچه هات مشکلی ندارید مشکل از بقیه اس بخاطر بقیه خودتو عذاب نده
هر وقت حرصت میگیره نفس عمیق بکش چندتا بگو من حالم خوبه مهم شادی خودمو بچه هام و بقبه برام مهم نیستن
سعی کن نه پیشون بگیری نه رفت و اومد زیاد کنی ی وقتا دوری به ادم بهتر کمک میکنه
ی وقتا باید جوری رفتار کنی تا پیگیرت بشن
ی وقتا ندونستن خیلی چیزا بهتر برای ادم
نمیدونم چرا من همش توهم بیش فعالی پسرمو دارم واسه همین همش میخوام بدونم ویژگی بچه بیش فعاله 3 سال و نیمه چیه
دقیقا منم تا شب قبل زایمانم داداشم دوتا بچه هاشو اورده بود خونمو ولشون کرده بود اونام میگفتن سیب زمینی سرخ کرده میخوایم...انقدر سرپا وایساده بودم کمر درد داشتم دخترمم که خودش بلایی بود تا روز زایمانم دنبالش قایم موشک بازی میکردم..دخترم ۳ کیلو بود...
خواهرم یکماه آخر شوهرش کلا غذا از بیرون میگرفت همش استراحت اخر هفته هام میومدن خونه مامانم امروز زایمان کرد بچش ۴.۴۰۰ بود😔
من گفتم خوب شاید مادرم دلش سوخت اومد کمکم .اخه خدایی چی میشه هفته ای یبار بیاد خونم نیم ساعت بچمو نگه داره منم یه استراحتی کنم.خدا شاهده بچه دوسالم رو نمی تونم دیگه ببرم حموم .شانس اوردم حالا زمستونه با بدبختی بچه رو با این شکم میبرم حموم .خوب یعنی اون نمی دونه وضع منو .چی بگم بخدا .اصلا دلم به حال خودم و دخترام میسوزه .
ببخشید میشه بگی دخترت صحبت کردنش و یادگیریش چطوره؟ خمیر بازی میشینه بکنه؟
میفهمم عزیزم
الان دیکه بهش فکر نکن چون چیزی تعبیر نمیکنه فقط خودتو داغون میکنی
بعضیا دلسوز نیستن یا شایدم نمیدونن باید چطور رفتار کنن یا میگن مگه به ما کی کمک کرده از من کمک میخاد یا میگه من بچه دارینو کردم خودش رو پاش وایسته
ی بار شوهرم بهم گفت توقعت از همه بیار پایین تا کمتر اذیت بشی
بلاخره این روزام میگذره عزیزم
مهم نیست بابا محتاج توجه دیگران نباش
يه خورده اش دست رفتار شوهره يه خورده هم شانس گاهي واسه يكي ناخوداگاه جور ميشه دلت شكسته دركت ميكنم
