2777
2789
عنوان

«شعر۶»

| مشاهده متن کامل بحث + 21355 بازدید | 3223 پست
وااای مگه پسر کنکوری داری😨😨 البته داستان زندگیت یادمه ولی باز خیلی جوونتر تصورت میکردم😍😍❤❤

بخدا جوونم...از نفس بپرس

آره یکی امسال کنکور داره یکی سال بعد

تعطیل🚫                                                                                 
وااای مگه پسر کنکوری داری😨😨 البته داستان زندگیت یادمه ولی باز خیلی جوونتر تصورت میکردم😍😍❤❤

اره پسر کوچیکه هم داماد منه 😐

میگن وقتی سجده میکنی فکر کن سرت رو روی پای خدا گذاشتی از وقتی شنیدم دلم نمیخاد سرمو از سجده بردارم .......

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

بخدا جوونم...از نفس بپرس آره یکی امسال کنکور داره یکی سال بعد

😍😍😍😍😀😀😀ای جووونم 

خدا حفظشون کنه عزیزم

💔دراین دنیای بی حاصل چرا مغرور میگردی..💔سلیمان گر شوی آخر نصیب مور میگردی... 💔
بخدا جوونم...از نفس بپرس آره یکی امسال کنکور داره یکی سال بعد

من که دیدمتونم به سنتون مشکوکم همیشه گفتم 😶😶

باید شناسنامه نشونم بدید 😂😂😂



اعتصامییییی چشمممم چت ها رو پاک میکنیم 😶😶😶😶♀‍🤦🏻

میگن وقتی سجده میکنی فکر کن سرت رو روی پای خدا گذاشتی از وقتی شنیدم دلم نمیخاد سرمو از سجده بردارم .......

خواهش میکنم عزیزم عذر میخواهم دیر فهمیدم،🌹🌹🌹🌹

ای جانم همین که امروز هم گفتید برام ارزشمنده 💓💓💓😘


دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم
وین دردِ نهان سوز نهفتن نتوانم

تو گرمِ سخن گفتن و از جامِ نگاهت
من مست چنانم که شنفتن نتوانم

با پرتوِ ماه آیم و چون سایه ی دیوار
گامی ز سرِ کوی تو رفتن نتوانم

دور از تو، منِ سوخته در دامنِ شب ها
چون شمعِ سَحَر یک مژه خفتن نتوانم

فریاد ز بی مهری ات ای گل که درین باغ
چون غنچه ی پاییز شکفتن نتوانم

ای چشمِ سخن گوی تو بشنو ز نگاهم
دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم

(شفیعی کدکنی)

میگن وقتی سجده میکنی فکر کن سرت رو روی پای خدا گذاشتی از وقتی شنیدم دلم نمیخاد سرمو از سجده بردارم .......

باعث افتخاره...😍😍😍😍

جانیم منیم 😍😍



عارف که ز سر معرفت آگاه است
بی خود زخودست و با خدا همراه است

نفی خود و اثبات وجود حق کن
این معنی لا اله الا الله است

(ابوسعید ابوالخیر)

میگن وقتی سجده میکنی فکر کن سرت رو روی پای خدا گذاشتی از وقتی شنیدم دلم نمیخاد سرمو از سجده بردارم .......

همراه خود نسیم صبا می برد مرا

یا رب چو بوی گل به کجا می برد مرا؟


سوی دیار صبح رود کاروان شب

باد فنا به ملک بقا می برد مرا


با بال شوق ذره به خورشید می رسد

پرواز دل به سوی خدا می برد مرا


گفتم که بوی عشق که را می برد ز خویش؟

مستانه گفت دل که مرا می برد مرا


برگ خزان رسیده بی طاقتم رهی

یک بوسه نسیم ز جا می برد مرا


(رهی معیری)

میگن وقتی سجده میکنی فکر کن سرت رو روی پای خدا گذاشتی از وقتی شنیدم دلم نمیخاد سرمو از سجده بردارم .......

بر یک سفره نشستیم من . تو . او

 داشته هایمان را بر میان گذاریم

 


تا صادقانه قسمت کنیم

تمام هستی ام مال تو شد

 


تمام عشقت نصیب او

 و تمام انچه که نمانده بود برای من



و در این تقسیم عادلانه

هستی ام را به پای او ریختی

 

دلم یک دوست میخواهد

که اوقاتی که دلتنگم

بگوید خانه را ول کن

بگو من کِی، کجا باشم؟🤔😃👌💎

در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             
دلم یک دوست میخواهد که اوقاتی که دلتنگم بگوید خانه را ول کن بگو من کِی، کجا باشم؟🤔😃👌💎

من یکی از این دوستا داشتم 

داشتم ....

دیگه ندارم 

نداشتنشون بعد از داشتنشون درده ....

دردش وحشتناکه ....

میگن وقتی سجده میکنی فکر کن سرت رو روی پای خدا گذاشتی از وقتی شنیدم دلم نمیخاد سرمو از سجده بردارم .......

در وصالش تا ابد

 مشتاق ديدارم ،ڪہ او


رتبه صبر مرا آهستہ 

عالی كرد و رفٺ..

💎♣️

در من کسی جان میدهد هر شب با خاطراتی سرد و تکراری ...دیوانه جان کی میشود اصلا ، از حال و روزم دست برداری ...؟دلبستگی طعم گسی دارد ، با بغض های قصه درگیری ...دستت که از دستش جدا باشد .‌..دست خودت را هم نمیگیری ...ویرانه ها را خوب میفهمم ...استادِ ماندن زیر اوارم .. لبخند بر لب میزنم اما .... درد وخیمی در سرم دارم ...درد وخیمِ در سرم هستی احساسِ پوچی بینِ اشعارم .‌..پلکی بزن پیش از عبورت یک ...مُردن به چشمانت بدهکارم ...ما را به جرمِ عاشقی کُشتند...با چوبه ای از جنس ویرانی ...حتما تصور میکنی خوبم ....!!!افسوس اصلش را نمیدانی ...!             
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز