خیلی دلم شکسته خیلی 😔تا خونه گریه کردم

ان شالله بزودی مامان بشی

مامان شدم خدا یه پسر شاه پسر بهم داده😍

میفهممت بخداا خودم ۱۸ سال منتظر بودم 

خدابزرگه مطمئنم خیلی زود دلت شاد میشه 

دنیا همینه منم باهات همدردم

چجوری باردار شدید؟

راه طولانی رو رفتم 

اخرین کارهایی ک کردم 

۳ماه قبلش عمل لاپاراسکوپی وهیستروسکوپی وب درخواست خودم کورتاژ تشخیصی کردم

هردو همیشه توهمه ازمایشها سالم بودیم فقط

یه لوله ام بسته بود از قبل میدونستم باز نشد توعمل البته

بعد عمل ۲-۳ماه صبح ها هردو عسل وسیاه دونه خوردیم وخرما زیادخوردم ترشیجات نخوردم  موز وپیاز ومویز هم میخوردیم 

ماه سوم باز رفتم دکتر بهم کلومیفن ولترزول و گلای وانس (همون متفورمین  این خارجیشه) داد رفتم سونو گفت ۳تا فولی خوب سمت راست داشتم یکی چپ  لوله سمت راست من بسته است ... ناامید بودم دیگه گفتم ولش اینماه هم نمیشه اقدام کردم وبعدش باوجود مخالفت دکترم رفتم مسافرت چه ها ک نکردم توسفرم  پیاده روی های طولانی شهربازی کار سنگین.... دل یه بچه بی مادر رو  هم شاد کردم ک خودم میگم از دعای اونه ... بعدسفر یک روز مونده ب موعدم درکمال ناامیدی فقط بخاطر اینکه بی بی چکی ک مدتها بود داشتم ونشده بود استفاده کنم رو استفاده کنمو بندازم دور بره ک رو اعصابم نباشه زدم وخداخواست ومثبت شد.... 

کار باید خدا درست کنه .... 

شما هم امیدوار باش من تو این ۱۸ سال حرفی نبود ک نشنیده باشم ....درکت میکنم

خدا رو شکر

هفت ماه که زمان کمی هستش. ناراحت نباش ولی یه چیزی رو بگم هیچ موقع از روی ظاهر یکی دیگه واسش قضاوت نکن. فامیل ما یه شوهر کلاهبردار و دروغگو  داشت که خلاصه بگم رفته بود یه زن دیگه هم گرفته بود یعنی همزمان دو تا زن،داشت که این زن بیچاره فهمید که کلا چه کلاهی سرش رفته ولی حامله بود اینم دید امیدی به هیچی نیست شوهره یه ادم عوضیه که دزدکی رفته یه زن دیگه گرفته و کلی سر بقیه هم کلاه گذاشته از نظر مالی،رفت بچه شو سقط کرد. اون زن رو هم چهره شو میدیدی میگفتی چه ریلکسه ولی تو دلش کلی بدبختی زندگیش بود بعدشم طلاق گرفت.شوهره هم یکی ازش شکایت کرد رفت زندان.میخوام بگم اوضاع زندگیش در این حد فاجعه بود.ولی الان زنه خدارو شکر زندگیش خیلی خوبه با یکی دیگه ازدواج کرد و بچه هم یه دونه اورد.

علایم بارداریت چی بود؟

من اینقدر ک هرماه منتظر بودم دقیق شده بودم رو خودم

همیشه تخمک گذاریمو میفهمیدم 

ازاد شدنشو میفهمیدم 

چند روز بعد میفهمیدم ک نگرفته ...‌ سینه هام شروع میکرد یواش یواش به درد گرفتن ..‌‌

اونماه منی ک حدود ۱۰ -۱۲روز قبل پری سینه درد میگرفتم اونماه خیلی دیرتر شروع شد چهار پنج روز قبلش 

وقبلا سینه هام سفت میشد ولی اون ماه حالت بادکنکی داشت....

ماههای قبلش یکی دوروز مونده ب موعدم سردرد میگرفتم اونماه نگرفتم

چندروز قبلش همش عطش داشتم و تشنه میشدم اونماه نشدم

ماهای قبل بالای کمرم درد میگرفت اون ماه نگرفت

واونماه خیلی شدید تر از ماههای قبل پادرد واستخوان درد داشتم...‌ 

بقیه علایم پری مثل دلدرو... رو داشتم ک همش فکر میکردم الان میشم یا یکم دیگه...